ببینید کی بالاخره پارت دادهه
ببینید کی بالاخره پارت دادهه
خب یراست بریم سر اصل مطلب
____
ا.ت میشینه روی تخت، ا.ک نگاهشو روبه ا.ت میندازه؛ اول کمی سر تا پای ا.ت رو نگاه میکنه و بعد از خاموش کردن سیگارش اروم میاد سمت ا.ت
ا.ک: احساس خوشبختی میکنم که الان همسر خوشگلی مثل تو دارم
لبای ا.ت لبخندشو اشکارانه روی صورتش پهن میکنه. ا.ک نزدیک تر میشه، روی ا.ت خم میشه و در حالی دستاش میره سمت بدن ا.ت لباشو به بوسه ای محکم میکشه.
ا.ک، ا.ت رو روی تخت دراز میکشونه و میشینه روی پایین تنه ا.ت، روی ا.ت خم میشه و بوسه هارو عمیق تر میکنه. چندی نمیگذره که از لبای ا.ت دل میکنه و میاد سمت گردن ا.ت. کم کم شروع میکنه به مارک گذاشتن روی گردن و ترقوه اش. در همین حین دستاش از کشف هر اینچ بدن ا.ت باز نمیایستن. ا.ک حوله رو از روی بدن ا.ت کنار میزنه و بدن مجذوب کننده ی ا.ت رو جلوی چشماش اشکار میکنه. ا.ک اروم دستشو میبره سمت سینه ی ا.ت. بوسه هارو پایین تر میاره تا میرسه به سینه ا.ت. با دسته یکی و با دهنش دیگری رو در بر میگیره. کم کم ناله های ا.ت فضای اتاقو پر میکنه. دست ا.ک هماهنگ با دهنش ریتمی رو روی سینه ا.ت پیاده میکنه که بدونه مقاومت ناله رو از میون لبای ا.ت بیرون میکشه. چندی بعد ا.ک کمی کنار میکشه تا صورت سرخ ا.ت رو ببینه. چشمای ا.ک با ستایش روی صورت ا.ت میمونه. دستاش بی اختیار بسمت پاهای ا.ت میره و اونارو بالا میاره، خودشو میکشه لای پاهای ا.ت و بدنشو روی بدن ا.ت میفشاره.
{نتونستم خوب توصیفش کنم ولی فکنم متوجه شدین دیگه همون حالت شروع کار همیشگی ؛> }
ا.ک در حالی که لبای ا.ت رو مهمون بوسه ی کوچیکی میکنه، دکمه های شلوارشو باز میکنه؛ دستشو میبره سمت کلاستوریسم ا.ت و بعد از باز کردن کلیشه ی داخلیش، کی.رشو بیرون میاره و جلوی عضو ا.ت ثابت نگه میداره. ا.ک سرشو میبره کنار سر ا.ت و با زمزمه کردن کنار گوش ا.ت لرزه ای به بدنش میندازه.
ا.ک: حاضری؟
ا.ت خواست جواب بده که بجای کلمات تنها چیزی که از لباش خارج شد ناله بود. ا.ک نیشخندی زد و به وضوح متوجه پاسخ ا.ت شد. ا.ک اروم اروم کی.رشو وارد سوراخ ا.ت میکنه. ا.ت سعی میکنه ناله هاشو نگه داره ولی موفق نمیشه و اتاقو پر میکنه از صدای ناله هاش. ا.ک کمی بیشتر کی.رشو به داخل ا.ت فشار میده و کل کی.رشو وارد ا.ت میکنه. ناله ای ناخواسته از میون لب ا.ک فرار میکنه. ا.ک کم کم شروع میکنه به تلمبه زدن درون ا.ت. ا.ک سرعتشو بیشتر و بیشتر میکنه و هر دوشون به کام نزدیک و نزدیک تر میشن. ا.ت پاهاشو دور کمر ا.ک حلقه میکنه؛ ا.ک در حین بیشتر کردن شدت حرکتش صورتشو میبره سمت گردن ا.ت و مجدد ردی از بوسه و گاز روی گردن و ترقوه ی ا.ت میزاره. اتاق پر شده از صدای ناله و برخورد بدناشون؛ چیزی نمیگذره که بالاخره اون کلمات روی لبای ا.ک نقش میبنده.
خب یراست بریم سر اصل مطلب
____
ا.ت میشینه روی تخت، ا.ک نگاهشو روبه ا.ت میندازه؛ اول کمی سر تا پای ا.ت رو نگاه میکنه و بعد از خاموش کردن سیگارش اروم میاد سمت ا.ت
ا.ک: احساس خوشبختی میکنم که الان همسر خوشگلی مثل تو دارم
لبای ا.ت لبخندشو اشکارانه روی صورتش پهن میکنه. ا.ک نزدیک تر میشه، روی ا.ت خم میشه و در حالی دستاش میره سمت بدن ا.ت لباشو به بوسه ای محکم میکشه.
ا.ک، ا.ت رو روی تخت دراز میکشونه و میشینه روی پایین تنه ا.ت، روی ا.ت خم میشه و بوسه هارو عمیق تر میکنه. چندی نمیگذره که از لبای ا.ت دل میکنه و میاد سمت گردن ا.ت. کم کم شروع میکنه به مارک گذاشتن روی گردن و ترقوه اش. در همین حین دستاش از کشف هر اینچ بدن ا.ت باز نمیایستن. ا.ک حوله رو از روی بدن ا.ت کنار میزنه و بدن مجذوب کننده ی ا.ت رو جلوی چشماش اشکار میکنه. ا.ک اروم دستشو میبره سمت سینه ی ا.ت. بوسه هارو پایین تر میاره تا میرسه به سینه ا.ت. با دسته یکی و با دهنش دیگری رو در بر میگیره. کم کم ناله های ا.ت فضای اتاقو پر میکنه. دست ا.ک هماهنگ با دهنش ریتمی رو روی سینه ا.ت پیاده میکنه که بدونه مقاومت ناله رو از میون لبای ا.ت بیرون میکشه. چندی بعد ا.ک کمی کنار میکشه تا صورت سرخ ا.ت رو ببینه. چشمای ا.ک با ستایش روی صورت ا.ت میمونه. دستاش بی اختیار بسمت پاهای ا.ت میره و اونارو بالا میاره، خودشو میکشه لای پاهای ا.ت و بدنشو روی بدن ا.ت میفشاره.
{نتونستم خوب توصیفش کنم ولی فکنم متوجه شدین دیگه همون حالت شروع کار همیشگی ؛> }
ا.ک در حالی که لبای ا.ت رو مهمون بوسه ی کوچیکی میکنه، دکمه های شلوارشو باز میکنه؛ دستشو میبره سمت کلاستوریسم ا.ت و بعد از باز کردن کلیشه ی داخلیش، کی.رشو بیرون میاره و جلوی عضو ا.ت ثابت نگه میداره. ا.ک سرشو میبره کنار سر ا.ت و با زمزمه کردن کنار گوش ا.ت لرزه ای به بدنش میندازه.
ا.ک: حاضری؟
ا.ت خواست جواب بده که بجای کلمات تنها چیزی که از لباش خارج شد ناله بود. ا.ک نیشخندی زد و به وضوح متوجه پاسخ ا.ت شد. ا.ک اروم اروم کی.رشو وارد سوراخ ا.ت میکنه. ا.ت سعی میکنه ناله هاشو نگه داره ولی موفق نمیشه و اتاقو پر میکنه از صدای ناله هاش. ا.ک کمی بیشتر کی.رشو به داخل ا.ت فشار میده و کل کی.رشو وارد ا.ت میکنه. ناله ای ناخواسته از میون لب ا.ک فرار میکنه. ا.ک کم کم شروع میکنه به تلمبه زدن درون ا.ت. ا.ک سرعتشو بیشتر و بیشتر میکنه و هر دوشون به کام نزدیک و نزدیک تر میشن. ا.ت پاهاشو دور کمر ا.ک حلقه میکنه؛ ا.ک در حین بیشتر کردن شدت حرکتش صورتشو میبره سمت گردن ا.ت و مجدد ردی از بوسه و گاز روی گردن و ترقوه ی ا.ت میزاره. اتاق پر شده از صدای ناله و برخورد بدناشون؛ چیزی نمیگذره که بالاخره اون کلمات روی لبای ا.ک نقش میبنده.
- ۲۳۸
- ۰۴ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط