ات میخواست از دستشویی زنونه فرودگاه بیاد بیرون که ناگه

ا.ت: *میخواست از دستشویی زنونه فرودگاه بیاد بیرون که ناگهان_...*
*صدای فریاد زنی و کوبیده شدن چیزی به دیوار به گوش رسید*
ا.ت: سومیماسن؟ *کمی میره سمت صدا، مکث میکنه ولی با تصمیم لحظه ای توی یکی از اتاقکای دستشویی مخفی میشه*
*ناگهان صدای باز شدن در یکی از اتاقک هارو میشنوه، صدای پای شخصی که از اتاقک دستشویی خارج میشه به گوش میرسه*
*ا.ت در حالی که صدای ضربات قلبش توی گوشش پیچیده، دستشو محکم روی دهنش نگه میداره*

*اما ناگهان...*

{عاقاا اینجا ادامه ندین تو کامنتا بگین بنظرتون چی میشه، انصافا تقلب نکنینا}








*اما ناگهان گوشی ا.ت زنگ میخوره*
{حالا این حر_حلال زاده کیبوده؟ مامانش -_-
چرا همیشه خدا مامانا کارو خراب میکنن؟
مامان شماعم همینطوریه؟ T-T}

ا.ت: _خاموش شو دیگه لنتییی! خدایا.. خدایا.. خدایاااا...
*صدای قدماتی که نزدیک و نزدیک تر می‌شدند فضا را پر کرده بودند*
...
__
تا پارت بعد حمایت و فالو فراموش نشهه

#p2
دیدگاه ها (۳)

یوووخب همچنان سخن خاصی ندارمبریم برای این پارت؟حمایت و فالو؟...

ببینید کی بالاخره پارت دادههخب یراست بریم سر اصل مطلب ____ا....

سخنی ندارم..به عکسه توجه نکنینبریم برای این پارتحمایت و فالو...

سااته سااته خواستم یه سناریو بزارم با موضوع کلیپ اینم پارت ا...

●بال های سیاه و سفید○پارت 18

3پارتی کوکی:وقتی روت حساسه و میدزدنت{پارت2}

سه پارتی هیسونگ p1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط