پارت34
پارت34
#زندگی_باتو
ویو صبح
بیدار شدم
ساکمو جمع کردم
جیمینو نبود
لباسا اونم برداشتم
لباس پوشیدم
رفتم دم در اتاق
نبودن
رفتم پایین
دیدم دم درن
ا.ت:هوی جیمین
بیا این ساکتو بگیر
جیمین:ببخشید چاگی
رفتن تو ماشین
و بعد از چند ساعت
جیمین ا. ت:مرسی خیلی زحمت کشیدین
رفتیم تو خونه
خونه تمیز بود
ا. ت:خونمون جن داره
جیمین:نه گفتم بیان تمیز کنن
ا. ت:خب خیلی خوبه
راستی گفتی یه سری خرید مونده
جیمین:اونام حاضره
ا. ت:آفرین بههتتت
جیمین:ما اینیم دیگه
فردا عروسیه
باورم نمیشششه
ا. ت:منممم
جیمین:خب بپوش بریم دکتر
ا. ت:چرا؟
جیمین:ببینم موچی کوچولو داری یا نه
ا. ت:نیاز نیس بریم دکتر
خودم بهت میگم
رفتم داروخونه بیبی چک گرفتم اومدم خونه
جیمین:چرا خودت رفتی
ا. ت:عشقم نیاز نبود بیایی
رفتم دستشویی
اومدم بیرون
ا. ت:جیمین شیییی
منو تو مامان بابایییییییبم
جیمین:هووووووووووو
شام خوردیم
رفتیم خوابیدیم
ویو صبح*
بیدار شدم
رفتم دستشویی کارامو کردم
لایک هاتون فراموش نشه
#زندگی_باتو
ویو صبح
بیدار شدم
ساکمو جمع کردم
جیمینو نبود
لباسا اونم برداشتم
لباس پوشیدم
رفتم دم در اتاق
نبودن
رفتم پایین
دیدم دم درن
ا.ت:هوی جیمین
بیا این ساکتو بگیر
جیمین:ببخشید چاگی
رفتن تو ماشین
و بعد از چند ساعت
جیمین ا. ت:مرسی خیلی زحمت کشیدین
رفتیم تو خونه
خونه تمیز بود
ا. ت:خونمون جن داره
جیمین:نه گفتم بیان تمیز کنن
ا. ت:خب خیلی خوبه
راستی گفتی یه سری خرید مونده
جیمین:اونام حاضره
ا. ت:آفرین بههتتت
جیمین:ما اینیم دیگه
فردا عروسیه
باورم نمیشششه
ا. ت:منممم
جیمین:خب بپوش بریم دکتر
ا. ت:چرا؟
جیمین:ببینم موچی کوچولو داری یا نه
ا. ت:نیاز نیس بریم دکتر
خودم بهت میگم
رفتم داروخونه بیبی چک گرفتم اومدم خونه
جیمین:چرا خودت رفتی
ا. ت:عشقم نیاز نبود بیایی
رفتم دستشویی
اومدم بیرون
ا. ت:جیمین شیییی
منو تو مامان بابایییییییبم
جیمین:هووووووووووو
شام خوردیم
رفتیم خوابیدیم
ویو صبح*
بیدار شدم
رفتم دستشویی کارامو کردم
لایک هاتون فراموش نشه
۱۱.۱k
۲۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.