Part

Part7

ات ویو
رفتن تو از اینکه الان دوستی ندارم و تهیونگ هم دیگه نمیخواتم نمیدونستم چیکار کنم وسط جیاط یک مجسمه بود که چند تا پسر و دوتا دختر نشسته بودن روش منم رفتم نشستم تا زنگ بخوره

راوی
ات مثل بچه های ناراحت نشسته بود و پاهاشو تکون میداد و سرش پایین بود هرکی نگاش میکرد از کیوتیش دلش قنج میرفت

ات ویو
زنگ خورد و رفتم کلاس من طبقه سوم بودم چون هفتم بودم طبقه دوم هشتم و طبقه اول نهم که تهیون.... چیز نه اون پسره اونجاست

رفتم بیرون پله داشت میرفت پشت بوم رفتم پشت بوم به یک دیوار تکیه دادم و تکالیف زنگ قبلو نوشتم آخه خوشم نمیاد بمونه برا خونه که یک دفعه ۶ یا 7 تا پسر اومدن جلوم

پسره ۱:هویییب اینجا چیکار میکنی
ات:ببخشید؟
پسر۲:بهت گفت اینجا چیکار میکنی
ات:من اومدم اینجا چون از شلوغی حیاط خوشم نمیاد( پاشد و مظلوم)
پسر۳:نه فکر کنم تازه واردی ببینودختر جون .............

که تهیونگ اومد

ته:اینجا چیکار میکنید
تو؟(روبه ات)

پسره ۲:این تازه وارده نمیدونه مباید بیاد اینجا

تهیونگ آوند جلو و یک قدم فاصله داشت

تهیونگ:هویییی ببین تازه وارد اینحا برا ماست نمیتونی بیای برو پایین زود باش

و یک قدمیشو پر کرد و ۱ سانت فاصله داشت و دره گوشش گفت

ته:همین الان زود میری پایین فهیمدی(اروم)

ته ویو
بعد حرفم ات دیوید رو به پایین ولی من بخواطر خودش اینکارو کردم

پرش زمانی به زنگ آخر.........................................................

اینم بزای اینکه 200تاییییی شدیممممم🎉🎊🎉🎊

شرط پارت بعد
لایک11
کامنت12
دیدگاه ها (۱۸)

#اپدیت_جیهوپ_در_ویورس_با_معنی

#کامنت_جونگکوک_برای_اپدیت_ویورس_جیهوپ

200تایی شدنمون مبارکهههههههه ممنونم برای حمایتاتون برای تشکر...

Part6ات ویولباسامو عوض کردم و خوابیدم رو تخت و با گوشیم بازی...

جیمین فیک زندگی پارت ۹۲#

گل وحشی منپارت ۶ ویو اتخیلی واقعا درد داشتم که تهیونگ از اتا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط