ازدواج با دو خون آشام
ازدواج با دو خون آشام
پارت ۴
-باشه
*خوبه حالا با بریم پایین
-اوک
راوی
رفتن پیش بچه ها سه جین و آرتمیس تا همدیگه رو دیدن همدیگع رو بغل کردن
٪هی از هم جدا شید آرتمیس بیا اینجا!
+برو بابا بستی قشنگ من فدات بشم چیزیت نشده؟
-الاهی نه من خوبم تو خوبی؟
+اومم
*بسه دیگه من گشنمههههههه
٪یا خدا😑
+خیلی خب بیاید به چیز درست کنیم
-ماکارانی چطورع؟؟
+اوم خوبه گوجه داریم میخوام سس درست منم
*تو یخچال و ببین
+اوک
چند مین بعد..
+بچه ها غذا آمادس بیاید کمک سفره بچینیم
٪ای جان ببینم زنم چی درست گرده
😑+
سفره رو چیدیم و نشستیم تا شام بخوریم سکوت همه جا رو فرا گرفته بود که سئوجون سکوت رو شکست
٪مراسم عروسی آخر هفتس پدر و مادرامون قراره فردا بیان تا شماهارو بیینن و عروسای گلشونو بپسندن😝😝
*پس فردا هم باید بریم خرید عروسی
+همه چی یهویی شد من هنوز میخواستم سینگل باشم
-حقیقتش من از سینگلی خسته شده بودم.........
گاییده شدم😪😪
نظرتون چیه شبی دو پارت بزارم؟؟؟؟
حتما بگید اگه دوس دارین ادامه بدم
پارت ۴
-باشه
*خوبه حالا با بریم پایین
-اوک
راوی
رفتن پیش بچه ها سه جین و آرتمیس تا همدیگه رو دیدن همدیگع رو بغل کردن
٪هی از هم جدا شید آرتمیس بیا اینجا!
+برو بابا بستی قشنگ من فدات بشم چیزیت نشده؟
-الاهی نه من خوبم تو خوبی؟
+اومم
*بسه دیگه من گشنمههههههه
٪یا خدا😑
+خیلی خب بیاید به چیز درست کنیم
-ماکارانی چطورع؟؟
+اوم خوبه گوجه داریم میخوام سس درست منم
*تو یخچال و ببین
+اوک
چند مین بعد..
+بچه ها غذا آمادس بیاید کمک سفره بچینیم
٪ای جان ببینم زنم چی درست گرده
😑+
سفره رو چیدیم و نشستیم تا شام بخوریم سکوت همه جا رو فرا گرفته بود که سئوجون سکوت رو شکست
٪مراسم عروسی آخر هفتس پدر و مادرامون قراره فردا بیان تا شماهارو بیینن و عروسای گلشونو بپسندن😝😝
*پس فردا هم باید بریم خرید عروسی
+همه چی یهویی شد من هنوز میخواستم سینگل باشم
-حقیقتش من از سینگلی خسته شده بودم.........
گاییده شدم😪😪
نظرتون چیه شبی دو پارت بزارم؟؟؟؟
حتما بگید اگه دوس دارین ادامه بدم
۴.۲k
۲۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.