آبی تر از آنم که بی رنگ بمیرم

آبی تر از آنم که بی رنگ بمیرم...
از شیشه نبودم که با سنگ بمیرم...
من آمده بودم که تا مرز رسیدن...
همراه تو فرسنگ به فرسنگ بمیرم...
تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبم...
شاید خدا خواسته تنها بمیرم...
دیدگاه ها (۱)

نازنین غصه نخور قصه نویس ما خداستهمه نارفیقن و تنها رفیق ما ...

گفتم نبینم روی تو،شاید فراموشت کنم...شاید ندارد بعد از این ب...

در گذرگاه زمان خیمه شب بازی دهر...لحظه ها با همه تلخی و شیری...

آدمها هرگز کسانی را که دوست دارند فراموش نمیکنند....فقط عادت...

آوای قلبم

پارت ۲۲بچه ها بشدت گشادیم میاد شرمندهته. خیلی خب بیا کادوتو ...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_265_سلام  به رستوران (...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط