p2 همکلاسی غیرتی

ویو یونا
او..او.ا.و...اون لیا بودددددد(تعجب)

ویو ادمین
یونا با دست زد به پهلوی میا

^آخ چته روانییی

+یواش پشت سرتو نگاه کن ببین کیو میبینی

ویو میا
به گفته ی یونا گوش کردم آروم پشت سرمو نگاه کردم

ذهن میا:چیییییی این لیاستتتتت

^یونا این گ*ه اینجا چیکار میکنه

^ مگه قرار نبود تو کلاس بقلی باشه

+والله خودمم نمی دونم

(نکته):
لیا از بچگی دشمن خونی این دوتا بود

ویو ادمین
یهو زنگشون خورد

^میگم بیا بریم از دوست لیا بپرسیم چرا اومده تو این کلاس

+اوکی بریم

علامت دوست لیا=

^اممم سلام میگم چرا لیا اومد تو این کلاس؟(سوالی)

=سلام بخاطر دوست پسرش

+دوست پسرش کیه؟

=جونگ کوک

+اها مرسی که گفتی خداحافظ

=خداحافظ

^یونا وایسا یه لحظه

+ها باز چته

^میگم اگه بخاطر جونگ کوک اومده پس یعنی جونگ کوک هم تو این کلاسه؟!

+لابد دیگه به ما چه اصلا

^راست میگه حالا بریم با بچه های جدید دوست شیم

+بریم

^یوهوووو بریم دوست پیدا کنیم

+یه دوسته دیگه انگار میخوان تاج شاه بهت بدن

........



خب بچه ها اینم از این پارت اگه شد امروز یک یا دو تا پارت دیگه هم میزارم بای بای 🤗👋