هنوز هم برای تو می نویسم

هنوز هم برای تو می نویسم...

تویی که هیچگاه عشقم ، احساسم و بودنم را باور نکردی...

برای تو می نویسم که تمام ثانیه هایم را با تو بودم ،

اما تو...

برای تویی که تمام هستی ام بودی و هستی ،

اما من...

هنوز هم برای تو می نویسم...

با دلی شکسته که اگر هزاران بار دیگر هم بشکند ،

باز هم به عشق تو خواهد تپید!

برای تویی که همچون خون در رگ هایم جاری هستی...

تویی که به راحتی از من دل میکنی ، اما من...

به قیمت جان کندن هم نمی توانم از تو بگذرم...!
دیدگاه ها (۳)

قــول بــده کــه خــواهــی آمــدامــا هــرگــز نیــا!اگــر ب...

تو در شیراز خمیازه کشیدی ...صبح تابستاننسیمی در هوای شرجی ما...

زندگی نمیگم بد بوده ، اتفاقا خیلیم خوب بود ، خیلی جاها خوشحا...

#نیایش_صبحگاهی خدایا شکرت برای این لحظه،برای اینکه فهمیده ام...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

1404/10/9. ۴:52min

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط