زندگی نمیگم بد بوده ، اتفاقا خیلیم خوب بود ، خیلی جاها خو

زندگی نمیگم بد بوده ، اتفاقا خیلیم خوب بود ، خیلی جاها خوشحالم کرد ، خیلی جاها داغون ، خیلی جاها به خودم اومدم دیدم عجله کردمو وقتش نشده ، خیلی جاها با عجله رسیدمو دیدم دیر شده ، خیلی جاها به بزرگیه دنیا و آدماش فکر کردم ، خیلی جاها انقدر دله کوچیکه آدمارو دیدم که گفتم دنیای بزرگ ما همین دلِ کوچیکه آدماس. خیلی جاها انقدر بلند بلند خندیدم که همه گفتن دیوونه شده ، خیلی جاهام انقدر آروم گریه کردم که هرکی دید منو گفت دیوونه بازیو خوب بلده ، خیلی جاها انقدر پشت خیلیا وایسادم که حواسم نشده پشته خودم خالیه ، خیلی جاهام انقدر بی تفاوت شدم که حواسم نشد کی پشتمو گرفته و الان که پشتم خالیه جایه نبودنشو حس میکنم ، خیلی جاها انقدر عقربه های ساعت تند تند دنباله هم دوییدن که یادم رفته حسه خوبم نباید باعث بشه یادم بره ، به ساعتو عقربه هاش بی محلی نکنم ، اونام حق دارن ناراحت شن و سریع بگذرن و منم حسرت اون لحظه هارو بخورم ، خیلی جاهام ، انقدر به ساعت و عقربه هاش نگاه و توجه کردم که دلشو زدم و آروم آروم و خسته قدم زدن و رد شدن و نفهمیدن چقدر رو مُخَن و یادشون میره شب و صبح کنن . خیلی جاها انقدر چشمام حرف دارن که زبونم قفل میکنه و چشمام بسته میشه و میره تو یه دنیایه دیگه ، خیلی جاهام انقدر وجودو زبونم حرف داره که چشمام دییونه میشن ادایِ اَبرارو در میارن و دلشونو به دریا میزنن و خیس میشن... خیلی جاها انقدر آرزو هام کوچیک شدن که بیخیالشون شدم و بهشون نرسیدم ، خیلی جاهام دلم خوش شد به چیزی که دارمو فکر کردم شاید باید از اول آرزوم همین میشد... خیلی جاها.... نمیدونم ولی شاید خیلی جاها همه چیز دست به دسته هم دادن تا بگن زندگی خیلی بالا پایین داره ، بلدش باشی بُردی ، بلد نباشی انقدر زمین میخوری تا یاد بگیری برنده شی.ولی من هنوزم به یه روز خوب امید دارم