خط در خانواده ی ما ارثی بود

خط در خانواده ی ما ارثی بود.
نیاکانمان دور خلاف را خط کشیده بودند
کمر پدر بزرگم زیر بار خط فقر خمیده بود
پدرم در خط تهران – تبریز بود
که با خط ریشهای چکمه ایش
عاشق خط چشم مادرم شد.
به شهر که آمدیم
زلزله نیز مثل گاز
مثل تلفن
خطش را از زیر و روی خانه ی ما عبور داد.
عاشق که شدم
زدم به خط شاعری
و حالا سالهاست
خوشنویش خط نستعلیق هستم.

#ﺩاﻭﻭﺩ_ﺳﻮﺭاﻥ
دیدگاه ها (۱)

پسرم سوار کولم شده بوداذیت می کردمادرش سرش داد زد گفتاز خر ش...

با یک خط دیگر یک تلگرام نصب کردم تا بتوانم عکس های پروفایلش ...

سربازان در جنگ خواهند مُردپیرمردان در بسترهایشان,و من در چشم...

‏امروز غذا گوش دادم فیلم خوردم روی مبل دویدم،روی تردمیل نشست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط