پارت ⁸
پارت ⁸
کای: هی نا خبر کردی؟
هی نا: آره
ناشناس: دکتر میرسه یه دست به پای
سوهو میزنه صداش بلند تر میشه
دکتر: پاش شکسته
کای: عه
دکتر : اره فق میزارین تیغ های تو پاشو در بیارم؟
کای: آره در بیار
ناشناس: دکتر میخواد تیغارو در بیاره سوهو دست کای میگیره کای میشینه
دکتر تیغارو داره در میاره
سوهو:آییییییییی~~~~~~~~~~~
ناشناس: کای سفت بغلش میکنه
کار دکتر تموم میشه و سفت پای سوهو رو میبنده
دکتر: زیاد دردش گرفت این آرام بخش رو بده بخوره
کای: باشه
سوهو: ببخشید
کای: چرا
سوهو چون گازت گرفتم
ناشناس: کای سفت بغلش میکنه
کای: اشکال نداره
ناشناس : هی نا کای سفت میکشه عقب
هی نا : یادت رفته خطرناکه
ناشناس: سوهو با یه نگاه مظلوم به هی نا نگاه میکنه
کای: به تو هیچ ربطی نداره
هی نا: ولی اگه دوباره
کای: اینکارو نمیکنه
هی نا: تصمیم با خودتونه باشه
کای: بهتری سوهو
ناشناس: سوهو جواب نمیده
کای: برم؟
سوهو : برو
ناشناس: کای میره بیرون
کای: مواظبش باشید
نگهبان: چشم
کای: برو پیششبمون
نگهبان : باشه
ناشناس: نگهبان میره میشینه پیش سوهو
نگهبان: اسمت چیه؟
سوهو: اسم سوهوس سوهو
نگهبان: اسم قشنگیه
سوهو: مرسی
نگهبان : میدونستی کای ازت خوشش میاد؟
سوهو: امکان نداره
نگهبان: چون بیشتر از بقیه بهت نزدیک میشه تو یه شیطانی اهمیت نمیده
سوهو: مگه من چیکار کردم از وقتی بدنیا اومدم وقتی مردم عادی منو میبینن وحشت زده میشن مگه چیکار کردم
نگهبان : همه شیطان ها پست و کثیف ان
سوهو: اگه میتوستم بلند شم بهت
نشون میدادم فرشته ها پست ترن
نگهبان : همین الانم فقط بخاطر کای اینکارو میکنم
سوهو: چرا هیشکی..
نگهبان : هیشکی چی
سوهو: ولش کن
نگهبان: باشه
ناشناس : سوهو از شدت ناراحتی دمای
بدنش پایین میره
با اینکه اونجا گرم بود ولی داش یخ میزد
نگهبان خوابش برده بود
کای میره تا سر بزنه به سوهو
کای: مگه نگفتم مواظبش باششش~~
ناشناس: با لگد نگهبان بیدار میکنه نگهبان بلند میشه
نگهبان: ببب ببخشیدد~~~
کای : میدونی این چقد مهمه که زنده بمونه تا کارمونو راه بندازه
نگهبان: نمیدونستم ببخشید
کای: دفعه آخرته
کای: هی نا خبر کردی؟
هی نا: آره
ناشناس: دکتر میرسه یه دست به پای
سوهو میزنه صداش بلند تر میشه
دکتر: پاش شکسته
کای: عه
دکتر : اره فق میزارین تیغ های تو پاشو در بیارم؟
کای: آره در بیار
ناشناس: دکتر میخواد تیغارو در بیاره سوهو دست کای میگیره کای میشینه
دکتر تیغارو داره در میاره
سوهو:آییییییییی~~~~~~~~~~~
ناشناس: کای سفت بغلش میکنه
کار دکتر تموم میشه و سفت پای سوهو رو میبنده
دکتر: زیاد دردش گرفت این آرام بخش رو بده بخوره
کای: باشه
سوهو: ببخشید
کای: چرا
سوهو چون گازت گرفتم
ناشناس: کای سفت بغلش میکنه
کای: اشکال نداره
ناشناس : هی نا کای سفت میکشه عقب
هی نا : یادت رفته خطرناکه
ناشناس: سوهو با یه نگاه مظلوم به هی نا نگاه میکنه
کای: به تو هیچ ربطی نداره
هی نا: ولی اگه دوباره
کای: اینکارو نمیکنه
هی نا: تصمیم با خودتونه باشه
کای: بهتری سوهو
ناشناس: سوهو جواب نمیده
کای: برم؟
سوهو : برو
ناشناس: کای میره بیرون
کای: مواظبش باشید
نگهبان: چشم
کای: برو پیششبمون
نگهبان : باشه
ناشناس: نگهبان میره میشینه پیش سوهو
نگهبان: اسمت چیه؟
سوهو: اسم سوهوس سوهو
نگهبان: اسم قشنگیه
سوهو: مرسی
نگهبان : میدونستی کای ازت خوشش میاد؟
سوهو: امکان نداره
نگهبان: چون بیشتر از بقیه بهت نزدیک میشه تو یه شیطانی اهمیت نمیده
سوهو: مگه من چیکار کردم از وقتی بدنیا اومدم وقتی مردم عادی منو میبینن وحشت زده میشن مگه چیکار کردم
نگهبان : همه شیطان ها پست و کثیف ان
سوهو: اگه میتوستم بلند شم بهت
نشون میدادم فرشته ها پست ترن
نگهبان : همین الانم فقط بخاطر کای اینکارو میکنم
سوهو: چرا هیشکی..
نگهبان : هیشکی چی
سوهو: ولش کن
نگهبان: باشه
ناشناس : سوهو از شدت ناراحتی دمای
بدنش پایین میره
با اینکه اونجا گرم بود ولی داش یخ میزد
نگهبان خوابش برده بود
کای میره تا سر بزنه به سوهو
کای: مگه نگفتم مواظبش باششش~~
ناشناس: با لگد نگهبان بیدار میکنه نگهبان بلند میشه
نگهبان: ببب ببخشیدد~~~
کای : میدونی این چقد مهمه که زنده بمونه تا کارمونو راه بندازه
نگهبان: نمیدونستم ببخشید
کای: دفعه آخرته
۳.۳k
۲۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.