شعری در راستای یک دلبر

شعری در راستای یک دلبر .. ✋☺

برایت شعر گفتم ..
مرا زن ذلیل خواندی ..
برایت دلبرم نام گذاشتم ..
بازم مرا خائن نام بردی ..
برایت قربان صدقه آوردم ..
بازم مرا مردِ گریه دیدی ..
تو بگو برایت چه بیاورم زن ..
نه شعرم را خواندی ..
نه دلبرم را خواستی ..
نه صدقم را قبول کردی ..
آخ که چه مرا زن ذلیلی کردی ..


#فاطمه_آشوب


بفرما بت گفتم یه چیزی تو آستینم برات دارم .. -_-
قبول نکردی و گفتی تو منو دوست نداری و فقط دلبر دلبرم راه انداختی .. |:
آخرش حرفات گذاشت ساعت ۴ صبح برات شعر بنویسم .. ~_~
حالا باز بگو من دلبرِ بی بخاری تشریف دارم .. (¬_¬)

#متحرک .. دانلود کنید
دیدگاه ها (۳۶)

telegram.me/fatemeh_ashobدر انزوایِ خویش خفتم ..‌‌‌تا جایی ک...

توهال چهارزانو نشستم .. دستامُ گذاشتم زیرِ چونه ام .. دارم ف...

گلو درد دارم ..مثِ وقتی سوزن گیر میکنه تو گلو ..بقیه فک میکن...

#بَنگ .. یه رآهِ قشنگ برآی سکوتِ این همه #فکرِ_مزخرف .. !!!

زور و عشق پارت ۱۶

برایش نوشتم: حتی اسب‌هایی که در خوابم با آن‌ها دویده‌ام، مرا...

پارت ۴رز وحشیات...داخل فکر و افکارا قرق بودم و به جای نامعلو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط