این عکس درخشان ساعد نیکذات است خودش قصهی این قاب هوش

این عکسِ درخشان ساعد نیک‌ذات است. خودش قصه‌ی این قاب هوش‌مندانه را به تفصیل روایت کرده. داستانِ عکسِ رضا دقتی از احمد شاه مسعود را که راننده بر شیشه‌ی ماشین چسبانده بود و آن‌ها در جاده‌ی درگیر ابر و باران پیش می‌رفتند در افغانستان. امروز که تعفن وارد کابل شده و همه از خیانت ارتشِ بی‌لیاقت افغانستان و بسیاری اُمرای‌شان می‌گویند و کثافتِ آمریکا و روسیه و سکوتِ حضراتِ ما تازه می‌فهمم چرا باید نام شاه‌مسعود بیش از پیش به خاطر آورده شود. چریکی که قطعن خطا هم داشت در کارنامه‌اش اما چنان ایستاد که تا امروز مدام با چراغ پی‌اش بگردیم. حالا که کفتارها را گشوده‌اند با دهان‌های قی‌کرده فقط کسانی چون او که بسیار هم کم شده‌اند می‌توانند «مقاومت» کنند. مذاکره و معاشقه و مصاحفه با تعفن جایی ندارد. مردِ رزمی می‌خواهد و لاغیر. چهره‌ی نگران شاه‌مسعود در قاب دقتی و بعد تبدیل‌شدن‌اش به تکه‌ای از جاده‌ای بی‌انتها در قاب نیک‌ذات چه‌قدر حالا معنا دارد... می‌گویند بی‌چاره ملتی که به قهرمان نیاز دارد اما به نظرم قهرمان‌ها (نه قدیس‌ها و گوشه‌نشینان بی‌عمل) ملت‌های خود را بر دوش می‌گیرند. اتفاقن خوشا به حال ملتی که هزاران قهرمان دارد. از نویسنده و فیلم‌ساز بگیر تا نظامی و پزشک. قهرمانانی که نمی‌خواهند آرمان‌گرایی کنند بلکه کنار تاریخ‌شان ایستاده‌اند. وسط میدان‌اند. همان‌ها که ابوالحسن خرقانی مردانِ حق می‌دانندشان. در بازار و بین مردم‌‌اند، نه در پستو و مشغولِ برشمردنِ گناهان و فضایل خود و دیگران. مدام نام‌ها و چهره‌ها را در این چند دهه محاکمه کردیم و گاه تخریب که بی‌عملی و محافظه‌کاری شد منش‌مان. زنده‌گی آدم‌ها را نگاه نکردیم و حداقل خوش‌حال‌ام که این طاعون چینی یک چیز را در ما بیدار کرد، رنج نزدیک‌مان کرده. انگار از اقبال شوم ماست که رنج‌ها از ما ملت می‌سازد. تعفن طالبان این حُسن را داشته که ما به شرق رو بچرخانیم و هم‌زبان‌ها و همسایه‌ی دردخورده‌مان را ببینیم. برای‌شان نگران باشیم و این یعنی نور. یعنی ایران هنوز هست و خواهدبود. آن‌جاده‌ی ابری و فرمانده‌ای که نیست من را نمی‌ترساند، چیزی که رنج‌ام می‌دهد بازی‌ای‌ست که طالبان را دوباره برکشید و حالا این ملت نه به یک قهرمان که به قهرمان‌ها نیاز دارد. مثل ما. شاه‌مسعود چریکی کارکُشته بود و فارغ از آن ادبیات و زبان فارسی را عاشقانه دوست داشت. جمع این دو در این بلاد معمولن به‌ندرت رقم خورده... یادِ او مُرده‌پرستی نیست که میل برای ادامه‌ی راهی‌ست که او پیش گرفت مقابل توحش. در جایی که سر می‌بُرند و تجاوز می‌کنند باید شاه‌مسعودها باشند و لاغیر...
دیدگاه ها (۱)

مردم خاورمیانه روی گنجی زندگی می کنند ک خار چشم و خون دلشان ...

بدون شرح ..سالروز درگذشت عزت الله انتظامی گرامی 🙏🌹

یکی از مهم‌ترین رمان‌های تاریخِ ادبیات لهستان در قرنِ بیستم ...

بدن‌های تکه‌تکه‌شده... دو تابلو از تئودور ژریکو که به ترتیب ...

حتما تا انتها مشاهده کنید و امتداد فریاد ما می توانیم باشیدن...

⭕️رفقا مهم تر از مردمند!🔷 مسعود پزشکیان: "اگر ما موشک هم داش...

⭕️رفقا مهم تر از مردمند!🔷 مسعود پزشکیان: "اگر ما موشک هم داش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط