((Part ²))
((Part ²))
جونگکوک:چشاشو دهنشو باز کنین
+چشم
ا. ت: این جا کجاس.... منو کجا اوردین... شما کی هستین؟..
جونگکوک: به زودی جناب کیم به همه سوالاتت جواب میده
ویوا. ت
کیم... اون دیگه کیه اصن منو از کجا میشناسن..... می خواستم زودتر ببینمش و ازش بپرسم که برای چی مو اوردن اینجا.... جونگکوک دستمو کشوند... نمی دونستم قراره چه بلایی سرم بیارن
ا. ت: هی منو کجا میبری؟.... با تویم وایسا
جونگکوک: ساکت.... حق حرف زدن نداری
ا. ت: منظورت چیه مگه من بردتم.... دستمو ول کن
ویوا. ت
به یه اتاقی رسیدیم درشو باز کردو منو هل داد تو اتاق افتادم رو زمین..... اتاقش خیلی تاریک و کثیف بود
ا. ت: صَب کن تو که نمی خوای منو اینجا بزاری یو بری؟
جونگکوک: باید خدا رو شکر کنی که اینجایی و تو زیر زمین نیسی.... باید انتقام از پدرت می گرفتیم ولی چون پیداش نکردیم بجاش از تو انتقام میگیریم فعلا استراحت کن مادمازل بعدا همه چیو می فهمی
امیدوارم خشتون اومده باشه کیوتام 💞 نظرتونم حتما حتما بگین بهم تو کامنتا💗💗💗
جونگکوک:چشاشو دهنشو باز کنین
+چشم
ا. ت: این جا کجاس.... منو کجا اوردین... شما کی هستین؟..
جونگکوک: به زودی جناب کیم به همه سوالاتت جواب میده
ویوا. ت
کیم... اون دیگه کیه اصن منو از کجا میشناسن..... می خواستم زودتر ببینمش و ازش بپرسم که برای چی مو اوردن اینجا.... جونگکوک دستمو کشوند... نمی دونستم قراره چه بلایی سرم بیارن
ا. ت: هی منو کجا میبری؟.... با تویم وایسا
جونگکوک: ساکت.... حق حرف زدن نداری
ا. ت: منظورت چیه مگه من بردتم.... دستمو ول کن
ویوا. ت
به یه اتاقی رسیدیم درشو باز کردو منو هل داد تو اتاق افتادم رو زمین..... اتاقش خیلی تاریک و کثیف بود
ا. ت: صَب کن تو که نمی خوای منو اینجا بزاری یو بری؟
جونگکوک: باید خدا رو شکر کنی که اینجایی و تو زیر زمین نیسی.... باید انتقام از پدرت می گرفتیم ولی چون پیداش نکردیم بجاش از تو انتقام میگیریم فعلا استراحت کن مادمازل بعدا همه چیو می فهمی
امیدوارم خشتون اومده باشه کیوتام 💞 نظرتونم حتما حتما بگین بهم تو کامنتا💗💗💗
۵.۸k
۲۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.