پارت ۲ سناریو ریندو
* سال تحصیلی جدید شروع شد و مجبور شدی بری مدرسه *من:وای خدا گوگولی من حتما خیلی سختته* مثل همیشه اون دختره اشغال اذیتت میکرد *من:از همین الان بگم مدرسه مخلوطی نیست دخترونس منحرف نشید* دوست صمیمیت رنو پرید بغلت و محکم لپتو بوس کرد *
رنو : ا.ت چان بهشون توجه نکن تو خیلی خوبی ، حدقل از داداشای اسکل من بهتری *من: ریندو معرفی میکنم خواهرمون رنو ، فقط جرشندیاااااااا*
ا.ت : م.ممنون ، رنو چان داداشات چند سالشونه
رنو : ران ۱۵ سالشه ریندو هم ۱۴ سالشه من و تو هم که ۱۲ سالمونه *کرمو *
ا.ت : میگما رنو چان تو باز امتحانتو خراب کردی
رنو : عه باز ریدم
ا.ت : درست حرف بزننننننننننننن
رنو : خب ریدم تو امتحانننننننننن
ا.ت : امتحانو خراب کردییییییییییییی
رنو : بههههههه ک*رررررررررر راننننننننن
*ا.ت از میزان خجالت این حرف غش کرد *
رنو : بچه مثبت *پوکر*
این داستان ادامه دارد
رنو : ا.ت چان بهشون توجه نکن تو خیلی خوبی ، حدقل از داداشای اسکل من بهتری *من: ریندو معرفی میکنم خواهرمون رنو ، فقط جرشندیاااااااا*
ا.ت : م.ممنون ، رنو چان داداشات چند سالشونه
رنو : ران ۱۵ سالشه ریندو هم ۱۴ سالشه من و تو هم که ۱۲ سالمونه *کرمو *
ا.ت : میگما رنو چان تو باز امتحانتو خراب کردی
رنو : عه باز ریدم
ا.ت : درست حرف بزننننننننننننن
رنو : خب ریدم تو امتحانننننننننن
ا.ت : امتحانو خراب کردییییییییییییی
رنو : بههههههه ک*رررررررررر راننننننننن
*ا.ت از میزان خجالت این حرف غش کرد *
رنو : بچه مثبت *پوکر*
این داستان ادامه دارد
۱.۷k
۰۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.