اینکه نگفتی دوستم داری مثل این بود که در جنینی سقط بشم!
__________
اینکه نگفتی دوستم داری مثل این بود که در جنینی سقط بشم!
بگو دوستم داری تا به دنیا بیایم،
تا برایت حرف بزنم،
برایت شعر بخوانم،
راه رفتن یاد بگیرم و بدوم.
بگو دوستم داری تا در شهر گم بشم،
شیشه همسایه رو بشکنم،
از مدرسه فرار کنم.
بگو دوستم داری تا جوش بلوغ بزنم،
تا بزرگ بشم،
تا قله ها رو با هم فتح کنیم،
خیابان ها رو متر کنیم،
زندگی را لمس کنیم.
بگو دوستم داری تا به پایت پیر بشم،
فقط یکبار،
یکبار دیگر بگو دوستم داری تا برایت بمیرم!
________________
اینکه نگفتی دوستم داری مثل این بود که در جنینی سقط بشم!
بگو دوستم داری تا به دنیا بیایم،
تا برایت حرف بزنم،
برایت شعر بخوانم،
راه رفتن یاد بگیرم و بدوم.
بگو دوستم داری تا در شهر گم بشم،
شیشه همسایه رو بشکنم،
از مدرسه فرار کنم.
بگو دوستم داری تا جوش بلوغ بزنم،
تا بزرگ بشم،
تا قله ها رو با هم فتح کنیم،
خیابان ها رو متر کنیم،
زندگی را لمس کنیم.
بگو دوستم داری تا به پایت پیر بشم،
فقط یکبار،
یکبار دیگر بگو دوستم داری تا برایت بمیرم!
________________
۱.۹k
۱۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.