پارت8
پارت8
جیمین
چرا ا.ت جوابمو نمیده اخه چرا اینجوری شد
نباید میومد باهام
جیهوپ داره زنگ میزنه
جیمین: الو
جیهوپ: الو جیمین خبری از دوست دخترت داری
جیمین: نه
جیهوپ: مثل اینکه تصادف کردن
جیمین: چی
جیهوپ: سریع بیا بیمارستان
جیمین: اومدم
رفتم بیمارستان
جیهوپ: جیمین
جیمین: هیونگ چیشده
جیهوپ: توراه تصادف کردن
جیمین: یاخدا الان کجان
جیهوپ: آروم باش یه لحظه
جیمین: آقای دکتر حاله شون چطوره
👨🏻⚕️: اسم بیمارتون
جیهوپ: همونایی میگه که تصادف کردن
👨🏻⚕️: اها متأسفانه دونفرشون فوت کردن
جیمین: چی
👨🏻⚕️: وقتی که ماشین از دره پرت شده پایین
کمی بنزین ریخته و آتش گرفته اون دونفری
در اثر آتش سوزی فوت کردن فقط یه نفر میمونه
که فقط قیافش سوخته
جیمین: معلومه اون کیه
👨🏻⚕️: اون یه دختر جوون تقریبا فکر کنم هم سن خودتون باشه
جیمین: وایی ا.تس
جیهوپ: داداش
جیمین: هیونگ من چیکار کنم ا.ت خیلی خودشو دوست داشت اگه قیافش سوخته باشه خیلی ناراحت میشه
جیهوپ: مخصوصا مرگ پدر و مادرش
جیمین: وایی
جیهوپ: داداش گریه کن آروم میشی
👨🏻⚕️: آقای پارک یه لحظه
جیمین: بله آقای دکتر
👨🏻⚕️:ما میتوانیم قیافه دختررو تغییر بدیم با جراحی پلاستیک
جیمین: یعنی میشه
👨🏻⚕️: البته که میشه ولی معلوم نمیشه که کی بهوش بیاد
جیمین: شما فقط جراحیو انجام بدید
نیلا: جیمین اتفاقی افتاده
جیمین: تسلیت میگم
نیلا: وایی پدر و مادرم وایی 😭😭😭
جیهوپ: داداش نیلا نمیدونه که ا.ت هم باهاشون بوده چیزی بهش نگو
جیمین: باشه
نیلا: ا.ت کجاست قرار بود باهاشون بره رفت یا نه
جیهوپ: گفتن جسدشو پیدا نکردن
جیمین: هیونگ
جیهوپ:بهتره
نیلا: پدر و مادرم بدبخت شدم
#جیمین
#فیک
#سناریو
جیمین
چرا ا.ت جوابمو نمیده اخه چرا اینجوری شد
نباید میومد باهام
جیهوپ داره زنگ میزنه
جیمین: الو
جیهوپ: الو جیمین خبری از دوست دخترت داری
جیمین: نه
جیهوپ: مثل اینکه تصادف کردن
جیمین: چی
جیهوپ: سریع بیا بیمارستان
جیمین: اومدم
رفتم بیمارستان
جیهوپ: جیمین
جیمین: هیونگ چیشده
جیهوپ: توراه تصادف کردن
جیمین: یاخدا الان کجان
جیهوپ: آروم باش یه لحظه
جیمین: آقای دکتر حاله شون چطوره
👨🏻⚕️: اسم بیمارتون
جیهوپ: همونایی میگه که تصادف کردن
👨🏻⚕️: اها متأسفانه دونفرشون فوت کردن
جیمین: چی
👨🏻⚕️: وقتی که ماشین از دره پرت شده پایین
کمی بنزین ریخته و آتش گرفته اون دونفری
در اثر آتش سوزی فوت کردن فقط یه نفر میمونه
که فقط قیافش سوخته
جیمین: معلومه اون کیه
👨🏻⚕️: اون یه دختر جوون تقریبا فکر کنم هم سن خودتون باشه
جیمین: وایی ا.تس
جیهوپ: داداش
جیمین: هیونگ من چیکار کنم ا.ت خیلی خودشو دوست داشت اگه قیافش سوخته باشه خیلی ناراحت میشه
جیهوپ: مخصوصا مرگ پدر و مادرش
جیمین: وایی
جیهوپ: داداش گریه کن آروم میشی
👨🏻⚕️: آقای پارک یه لحظه
جیمین: بله آقای دکتر
👨🏻⚕️:ما میتوانیم قیافه دختررو تغییر بدیم با جراحی پلاستیک
جیمین: یعنی میشه
👨🏻⚕️: البته که میشه ولی معلوم نمیشه که کی بهوش بیاد
جیمین: شما فقط جراحیو انجام بدید
نیلا: جیمین اتفاقی افتاده
جیمین: تسلیت میگم
نیلا: وایی پدر و مادرم وایی 😭😭😭
جیهوپ: داداش نیلا نمیدونه که ا.ت هم باهاشون بوده چیزی بهش نگو
جیمین: باشه
نیلا: ا.ت کجاست قرار بود باهاشون بره رفت یا نه
جیهوپ: گفتن جسدشو پیدا نکردن
جیمین: هیونگ
جیهوپ:بهتره
نیلا: پدر و مادرم بدبخت شدم
#جیمین
#فیک
#سناریو
۱۵.۸k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.