وقتی که یه لباس باز پوشیدی میری روی پاهاشون میشینی و دستت
وقتی که یه لباس باز پوشیدی میری روی پاهاشون میشینی و دستتو میندازی پشت گردنشون (ا/ت مسته)
ا/ت: ددی می خواممممت(کیوت)
نامجون: عییی به روی چشمم😈
جین: ا/ت عزیزم؟
ا/ت: چیه دیگه دوسم نداری؟(مست)(بغض)
جین: نه نه عزیزم این چه حرفیه فقط تعجب کردم که این کارو کردی
ا/ت: مگه چه شه؟ ددی خودمو می خوام نمیشه؟ پاشو بریم ات..(رفتن)
شوگا:اوهههه پیشی خودم اومددد پیشم😈
جیهوپ: اوههه بیبیم اومده کنارم نکنه دلت براش تنگ شده؟ 😈
ا/ت: اوهوم
جیهوپ: پس پاشو بریم(ادمین: خدانگهدار👋)
جیمین:(مث نامجون)
تهیونگ: پاشو بریم(و بازهم رفتن)
جونگ کوک: عزیزم؟
ا/ت: جونم؟
جونگ کوک: چیزی شده؟(ادمین: جونگ کوک پسرم میدونیم که فهمیدی)
ا/ت: اوهوم دلم برای یه چیزی تنگ شده(دست زدن چیزه جونگ کوک)
جونگ کوک: حتمااااا.......
ا/ت: ددی می خواممممت(کیوت)
نامجون: عییی به روی چشمم😈
جین: ا/ت عزیزم؟
ا/ت: چیه دیگه دوسم نداری؟(مست)(بغض)
جین: نه نه عزیزم این چه حرفیه فقط تعجب کردم که این کارو کردی
ا/ت: مگه چه شه؟ ددی خودمو می خوام نمیشه؟ پاشو بریم ات..(رفتن)
شوگا:اوهههه پیشی خودم اومددد پیشم😈
جیهوپ: اوههه بیبیم اومده کنارم نکنه دلت براش تنگ شده؟ 😈
ا/ت: اوهوم
جیهوپ: پس پاشو بریم(ادمین: خدانگهدار👋)
جیمین:(مث نامجون)
تهیونگ: پاشو بریم(و بازهم رفتن)
جونگ کوک: عزیزم؟
ا/ت: جونم؟
جونگ کوک: چیزی شده؟(ادمین: جونگ کوک پسرم میدونیم که فهمیدی)
ا/ت: اوهوم دلم برای یه چیزی تنگ شده(دست زدن چیزه جونگ کوک)
جونگ کوک: حتمااااا.......
۲۲.۱k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.