زندگی از زیر سنگچین دیوارهای زندان بدی


زندگی از زیرِ سنگ‌چینِ دیوارهایِ زندانِ بدی
سرود می‌خواند
در چشمِ عروسک‌هایِ مسخ،
شب چراغِ گرایشی تابنده است.

شهرِ من
رقصِ کوچه‌هایش را باز می‌یابد.



▪️احمد شاملو
دیدگاه ها (۰)

‌شب از جنگل شعله‌ها می‌گذشتحریق خزان بود و تاراج بادمن آهسته...

‌می‌پرسی: کلمه‌ی وطن به چه معناست؟خواهند گفت: خانه است و درخ...

ای اندوه آیا زانوانت از زانو زدن بر س...

‌ من تشنه‌ی این هوای جان‌بخشم       دیوانه‌ی این بهار ...

( گناهکار ) ۹۷ part 2025.....چشم در چشم شدن با اون پیر مرد ب...

﴿ برده ﴾۲۲ part آفتاب تازه روی قشنگ اش را به زمینی که افراد...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط