با عشـقِ تو سـرمایهٰ دینم به فنا رفت
با عشـقِ تو سـرمایهٰ دینم به فنا رفت
یکجا هـمه آیین و یقیـنم به فنا رفت
توحـید و نبوّت همه جا رسمِ دلم بود
کافــر شدم و رسـمِ مُبینم به فنا رفت
در حـیرتم از صاعـقهٰ عشـقِ مـَحالی؛
محصولِ چهل سالِ زمینم به فنا رفت!
در عشـقِ تو هرچند دلم کـم نگذارد؛
آن معـرفتِ روحِ متیـنم به فنا رفـت
با اینهمه آنقدر عزیزی که غمی نیست
گر پای تو فـردوسِ بَرینـم به فنا رفت
یکجا هـمه آیین و یقیـنم به فنا رفت
توحـید و نبوّت همه جا رسمِ دلم بود
کافــر شدم و رسـمِ مُبینم به فنا رفت
در حـیرتم از صاعـقهٰ عشـقِ مـَحالی؛
محصولِ چهل سالِ زمینم به فنا رفت!
در عشـقِ تو هرچند دلم کـم نگذارد؛
آن معـرفتِ روحِ متیـنم به فنا رفـت
با اینهمه آنقدر عزیزی که غمی نیست
گر پای تو فـردوسِ بَرینـم به فنا رفت
۳.۴k
۱۶ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.