چرا بدون من چنین تو بی بهانه می روی؟
چرا بدون من چنین تو بی بهانه می روی؟
به پیش چشمِ عاشقم به بیکرانه می روی
منم اسیر کوی تو ،خبر نمی کنی مرا
ترانه ای نخوانده ای که بی ترانه می روی
به چاه عشق تو منم اسیر ویوسفی کنون
به خنده از کنار آن ، برادرانه می روی
تو از ثلاله ی وفا نبوده و ندیده ای
مرا به گریه ای صنم که بی نشانه می روی
شراب جام عشق تو نموده مست و بیخودم
سپرده ای به باده ام چه جاودانه می روی
به خنده های ناب تو دلم زبانه می کشد
به دل نهاده غمی تو جاودانه ، ، می روی
ندارم از سرای تو بجز هوای بودنت
خوش آن دمی که بینمت که دلبرانه می روی
به پیش چشمِ عاشقم به بیکرانه می روی
منم اسیر کوی تو ،خبر نمی کنی مرا
ترانه ای نخوانده ای که بی ترانه می روی
به چاه عشق تو منم اسیر ویوسفی کنون
به خنده از کنار آن ، برادرانه می روی
تو از ثلاله ی وفا نبوده و ندیده ای
مرا به گریه ای صنم که بی نشانه می روی
شراب جام عشق تو نموده مست و بیخودم
سپرده ای به باده ام چه جاودانه می روی
به خنده های ناب تو دلم زبانه می کشد
به دل نهاده غمی تو جاودانه ، ، می روی
ندارم از سرای تو بجز هوای بودنت
خوش آن دمی که بینمت که دلبرانه می روی
۵.۳k
۱۶ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.