p2
*ممنون
&جین و ات باهم دیگه از کلاس رفتن بیرون
_تو منو از کجا میشناسی
*هع منو نمیشناسی
_نه چرا باید تورو بشناسم
*راستی توالان ۲۱ سالته چرا دبیرستانی
_یا تو از کجا میدونی
*اسگلللل من دختر عموتممم
_چی چرا اینجایی
*هه دوست نداری منو ببینی اوکی میرم
&ات از جین جدا شد داشتم میرفتم که جین دست ات رو گرفت کشید تو بغلش
_دلم برات تنگ شده بود ات
*منم نمیدونی این سالا جچوری گذشت (بغض)
_نمیدونم اما از الان به بعدباهمیم
*اهوم
_قول میدم تموم اون رو هارو برات جبران کنم
*قول
_اهوم
*راستی میگم ناجون و تهیونگ هم اینجان
_آره
*کج....
نامی،ته ته :ما اینجاییم
*وایی سلامممممم
&ات پرید بغل تهیونگ نامجون و دخترا قسط کشتن ات رو داشتن
*دلم براتون تنگ شده بود
ن،ت:ماهم همینطورررر
_ات
*هوم
_بیا
*باشه الان میا م
*جان
_ یادته آخرین باری که همدیگه رو دیدم به من چه قولی دادی
..................فلش بک ..............
_ات بیا
*بله
_میگم. من هروقت سنم بیشتز از ۲۰ شد بیا باهم رابطه داشته باشیم
*ها؟ من نمیخوام(خجالت)
_اما به نظرم که میخوای فقط خجالت میکشی
*ای (خجالت بیشتر)
*باشه حالا تا اون موقع
_قول بده
*اه باشه
&قول انگشتی
...............پایان فلش بک ..................
*(خجالت)
_پس یادت میاد
*نه کی گفته
_تو داری سرخ میشی
&ات فرار میکنه جینم می افته دنبال ات اما ات توراه میخوره به پسره ی قلدور مدرسه
^هی اسگل نکنه کوری
*ببخشید
&ات بلند شد بره اما پسره دستشو گرفت
^کجا فرار میکنی کوچولو
*لی ولم کن
^چرا باید ولت کنم توخوردی بهم
*من که معذرت خواهی کردم
&همین لحظه جین رسید
^چه ربطی داره
*میگم ولم کن
^نمی کنم
&پسره دست ات رو ول نکرد ات هم مشت زد تو دهن پسره افتاد زمین
*گفتم ولم کن به هرحال خودت نکردی
_هیچی پسره ولم نمی کرد زدم تو دهنش
*یه دفعه خیس شدم
_هی خیس شدی
_با لا رو نگاه کردیم دیدم یه دختره رو آب ریخته
*اشکال نداره بیا بریم سر کلاس
_سرما میخوری
آقای مدیر :چیشده پچه ها
_چیزی نیست اما میشه ات از حموم ورزشگاه استفاده کنه
اق:اهوم البته بفرمایید آقای کیم
&جین ات رو براید بقل میکنه
*ای ولم کن خیس میشی
شرطا نرسید اما خودم براتون گذاشتم از پارت سه به بعد شرطیه 😑😅
&جین و ات باهم دیگه از کلاس رفتن بیرون
_تو منو از کجا میشناسی
*هع منو نمیشناسی
_نه چرا باید تورو بشناسم
*راستی توالان ۲۱ سالته چرا دبیرستانی
_یا تو از کجا میدونی
*اسگلللل من دختر عموتممم
_چی چرا اینجایی
*هه دوست نداری منو ببینی اوکی میرم
&ات از جین جدا شد داشتم میرفتم که جین دست ات رو گرفت کشید تو بغلش
_دلم برات تنگ شده بود ات
*منم نمیدونی این سالا جچوری گذشت (بغض)
_نمیدونم اما از الان به بعدباهمیم
*اهوم
_قول میدم تموم اون رو هارو برات جبران کنم
*قول
_اهوم
*راستی میگم ناجون و تهیونگ هم اینجان
_آره
*کج....
نامی،ته ته :ما اینجاییم
*وایی سلامممممم
&ات پرید بغل تهیونگ نامجون و دخترا قسط کشتن ات رو داشتن
*دلم براتون تنگ شده بود
ن،ت:ماهم همینطورررر
_ات
*هوم
_بیا
*باشه الان میا م
*جان
_ یادته آخرین باری که همدیگه رو دیدم به من چه قولی دادی
..................فلش بک ..............
_ات بیا
*بله
_میگم. من هروقت سنم بیشتز از ۲۰ شد بیا باهم رابطه داشته باشیم
*ها؟ من نمیخوام(خجالت)
_اما به نظرم که میخوای فقط خجالت میکشی
*ای (خجالت بیشتر)
*باشه حالا تا اون موقع
_قول بده
*اه باشه
&قول انگشتی
...............پایان فلش بک ..................
*(خجالت)
_پس یادت میاد
*نه کی گفته
_تو داری سرخ میشی
&ات فرار میکنه جینم می افته دنبال ات اما ات توراه میخوره به پسره ی قلدور مدرسه
^هی اسگل نکنه کوری
*ببخشید
&ات بلند شد بره اما پسره دستشو گرفت
^کجا فرار میکنی کوچولو
*لی ولم کن
^چرا باید ولت کنم توخوردی بهم
*من که معذرت خواهی کردم
&همین لحظه جین رسید
^چه ربطی داره
*میگم ولم کن
^نمی کنم
&پسره دست ات رو ول نکرد ات هم مشت زد تو دهن پسره افتاد زمین
*گفتم ولم کن به هرحال خودت نکردی
_هیچی پسره ولم نمی کرد زدم تو دهنش
*یه دفعه خیس شدم
_هی خیس شدی
_با لا رو نگاه کردیم دیدم یه دختره رو آب ریخته
*اشکال نداره بیا بریم سر کلاس
_سرما میخوری
آقای مدیر :چیشده پچه ها
_چیزی نیست اما میشه ات از حموم ورزشگاه استفاده کنه
اق:اهوم البته بفرمایید آقای کیم
&جین ات رو براید بقل میکنه
*ای ولم کن خیس میشی
شرطا نرسید اما خودم براتون گذاشتم از پارت سه به بعد شرطیه 😑😅
۵.۹k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.