قصه ی ساحل و دریا غزلی دیرین است
قصه ی ساحل و دریا غزلی دیرین است
موج وحشی طلب و خواسته اش #تمکین است
گر چه ساحل ز #لب آب عنان داده ز دست
لیک درباره ی دریا هدفش تسکین است
خوشبحال #لب دریا که همه با لب او
دفتر خاطرشان مثل شکر شیرین است
از خجالت رخ مهتاب که افتاده بر آب
#عاشقی گفت یقین کار لب پروین است
موج در موج غزل شد به #دل ساحل هنوز
آب در فکر مد و جزر،مرامش این است
موج وحشی طلب و خواسته اش #تمکین است
گر چه ساحل ز #لب آب عنان داده ز دست
لیک درباره ی دریا هدفش تسکین است
خوشبحال #لب دریا که همه با لب او
دفتر خاطرشان مثل شکر شیرین است
از خجالت رخ مهتاب که افتاده بر آب
#عاشقی گفت یقین کار لب پروین است
موج در موج غزل شد به #دل ساحل هنوز
آب در فکر مد و جزر،مرامش این است
۳.۲k
۳۱ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.