مادربزرگ

مادربزرگ
همیشه انبوهی رختخواب داشت
که خیلی وقتها
زمین بازی کودکی هایمان بود
وقتی میگفت شب بمانید
واقعی بود
حرف نبود
تعارف نبود ..
یاد قدیم ها بخیر...
دیدگاه ها (۱)

زمانی تلفن کم بوداما آدمهای زیادی بودندکه بهشان زنگ بزنیم وی...

صغرﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮔﻮﺍﻫﯽ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺩ ﺷﺪﻩ تا ﺁﺧﺮ ﻋﻔﻮ...

رفتم آلمان،دیدم عجب کشوریه !گفتم تف به این زندگی!یه دفه۷ یور...

۲۴ آبان، روز کتاب و کتابخوانی مبارک! 📚 ☺ ️

🍁خانم جان میگفت قدیما زمستوناش مثل الان نبود که، وقتی برف می...

سایه‌ی درختای بلند روی زمین سیمانی کشیده شده بود. هوا هنوز ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط