Luck

پارت: ۰۰۳


&چطوری جنگجوی آمریکایی؟
+خوبم، وایییییی چقد تغییر کردی....اصن معلوم نیست ۱۹ سالته
&مثل همیشه جذابم نه؟
+بله بله درسته
&بهش گفتی؟(رو به سارانگ)
"نه هنوز
+چیو؟
"وایسادم با هم بگیم
+چیو بگید؟
&ما....
"&قرار میزاریم
+وایییییی خدا تبریک میگم، اوخی مبارکههههه
"مرسی....توچی؟
+من چی؟
&خبری نیست؟
+از چی؟
"نمیگیریا....قراری، چیزی؟
+نه بابا عمرا
&بیخیال....خیلی وقته آمریکا نیومدم بیایین بریم بگردیم
+راس میگه، کجا میخوایید بریم؟
"کافه ای، رستورانی، من گشنمه!
&آی خدا بچم گشنشه.
+بریم تاکسی بگیریم
(فلش بک به رستوران و حین غذا خوردن)
+کجا قراره بمونید؟
"یه هتل گرفتیم نزدیکای خونتونه
&پیاده تقریبا یه ربع راهه
+خوبه، پس بهم نزدیکیم
دینگ دینگ دینگ(زنگ گوشی آنجلینا)
+بیا بازم زنگ زد
"کیه مگه؟
+مامانم
+الو، بله؟
÷کدوم گوری‌ایی؟
+با مینهو و سارانگم
÷بیا خونه
+نُچ، حسش نیس
÷گمشو بیا خونه
+نمیخوام، دارم غذا میخورم
÷بابات عصبانیه گفته یا میای خونه یا دیگه پاتو تو خونه نمیزاری
+اوکی پس نمیام خونه.
÷آنجلینا میای خونه اونم همین الان.
+گشنمه نمیام
÷پس شب خودت جواب باباتو میدی.
+باشه خدافظ
(قطع شد)
&چیشده
+میگه بیا خونه منم گفتم نمیرم
"خب؟
+گفت دیگه نیا خونه
&به همین راحتی؟
+آره والا
دیدگاه ها (۰)

Luck

Luck

Luck

Luck

وقتی توی دعوا میگن برو بمیر ( درخواستی و اگه کارکتری که میخو...

پارت ۸۳ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط