اسم رمز قسمت هجدهم

« اسم رمز 🔪 » قسمت هجدهم

از زبون کیمیکو ~~~~~~~~~~~~~~~~

لحظه‌ای که حس می‌کردم شاید همه‌چی تغییر کرده، در اتاق دوباره باز شد. نور شدید راهرو چشممو زد، و یه سایه بلند تو چارچوب ایستاد.

مایکی.

قدمی به داخل گذاشت، سکوت مطلق اتاق رو فرا گرفت. حتی سانزو، ران و ریندو هم ساکت شدن. نگاه سرد و بی‌احساس مایکی روی من قفل شد.

مایکی: «بسه.»

سانزو (با تردید): «اما... مایکی، ما فقط داشتیم..."

مایکی با یه نگاه تیز، سانزو رو ساکت کرد. «گفتم بسه. اون الان به استراحت نیاز داره.»

نمی‌فهمیدم... چی داشت می‌گفت؟ کمکم می‌کرد؟ یا این فقط یه نقشه جدید بود؟ قلبم تندتر می‌زد.

ران با اکراه بلند شد. ریندو هم بدون حرفی کنار رفت. سانزو یه نگاه به من انداخت، بعد با لبخند محوی از اتاق بیرون رفت.

مایکی نزدیک‌تر شد. قدم‌هاش بی‌صدا، نگاهش یخ زده. کنارم نشست و برای لحظه‌ای فقط بهم خیره شد.

مایکی: «کیمیکو... می‌خوای تمومش کنم؟»

حرفش مثل پتکی به ذهنم خورد. تمومش کنه؟ یعنی چی؟

کیمیکو (با صدای لرزون): «م... منظور... چیه؟»

لبخند کوچیکی گوشه لب مایکی نقش بست. «شاید... شاید این کابوس رو تموم کنم. یا شاید هم... برات یه راه دیگه بسازم.»

دستش به آرومی روی شونه‌م قرار گرفت. این بار سرد نبود، سنگین نبود. انگار... انگار یه نقطه‌ی اتکا بود.

کیمیکو: «راه... دیگه؟»

مایکی: «اول باید ببینم هنوز امیدی هست یا نه.»
دیدگاه ها (۱۳)

حاضرم در هیاهوی ارواح بمیرم تا در هیاهوی انسان ها زندگی کنم ...

بگید فقط من نیستم که عاشق شیپ این دوتام

« اسم رمز 🔪 » قسمت هفدهم از زبون کیمیکو ~~~~~~~~~~~~~~~~بدنم...

« اسم رمز 🔪 » قسمت شانزدهم از زبون کیمیکو ~~~~~~~~~~~~~~~~بد...

سناریو : چشمای بنفش را دوست دارم پارت چهارم( ویو ملودی )وقتی...

| ازتو تا ابدیت | فصل اول ~ بخش اول ~ چپتر چهارم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط