هیچ می دانی
هیچ می دانی
جز تو کسی نیست که بتواند آرام ترین لحظه ها را بهم هدیه کند
جز تو کسی نیست تا هر وقت اراده کنم ، صدایش بزنم و آرام بگوید: جانم
جز تو کسی را ندارم ، وقتی که بغض راه گلویم را بسته سر بر شانه هایش
بگذارم و گریه کنم ، آرام شوم
جز تو کسی شنونده ی حرف های تلخ و دعواها و غرغر های وقت و بی وقتم نیست
وقتی حرفا هایم تمام شود ، بغلم کند و بگوید صبور باش و امیدوار
جز تو کسی نمی تواند آنقدر مهربان باشد که با اینکه پس ت می زنم ، فراموشت می کنم
قهر می کنم باز هم نازم را بکشد و
بگوید من هستم هر وقت خواستی و نخواستی ...
خدایا
جز تو کسی نیست
جز تو کسی نیست که بتواند آرام ترین لحظه ها را بهم هدیه کند
جز تو کسی نیست تا هر وقت اراده کنم ، صدایش بزنم و آرام بگوید: جانم
جز تو کسی را ندارم ، وقتی که بغض راه گلویم را بسته سر بر شانه هایش
بگذارم و گریه کنم ، آرام شوم
جز تو کسی شنونده ی حرف های تلخ و دعواها و غرغر های وقت و بی وقتم نیست
وقتی حرفا هایم تمام شود ، بغلم کند و بگوید صبور باش و امیدوار
جز تو کسی نمی تواند آنقدر مهربان باشد که با اینکه پس ت می زنم ، فراموشت می کنم
قهر می کنم باز هم نازم را بکشد و
بگوید من هستم هر وقت خواستی و نخواستی ...
خدایا
جز تو کسی نیست
۱.۵k
۲۰ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.