میدونی از چی میترسم

میدونی از چی میترسم؟
از اینکه "دیر" برگردی خیلی دیر...
یه وقتی که احساسم ته کشیده
یه وقتی که دیگه تو دلم هیچ جوره جا نمیشی...
از این می ترسم که دیر برگردی
وقتی که دیگه تو زندگیم هیچ جایی واسه حضورت نباشه
میترسم وقتی برگردی که خیلی سرد شده باشم
خیلی احساسم فرق کنه با الان
دیگه دلم هر لحظه بودنتُ
لبخندا و شیطنتاتُ نخواد...
میدونی
دوست داشتنتُ دوست دارم
نمیخوام کنارش بذارم
اما وقتی نباشی
مثلِ عطره علاقه، میپره یه روزی از دلم....
می ترسم از دیر برگشتنت
میترسم از اینکه یه عمر واسه حالِ خوبی که میتونستیم باهم داشته باشیم
واسه این حسی که داره کم کم میمیره، کمرنگ میشه
شرمنده یِ دلمون بشیم
می ترسم واسه همیشه حسرتِ یه بار دیگه عاشقِ هم بودن بمونه رو دلمون!
#مانلی_آوین
دیدگاه ها (۱)

میدونی دوس دارم بیای بشینی روبرومنگات کنم هی بگمهی بگمگریه ک...

منه تنهای بدونه تو بودمبه دلم یاد داده بودم بمونه تو خونشگفت...

سلام!این روزها تا دلت بخواهد یاد حرفهایت میفتم!یاد صدایت!نگا...

‏یه شب که خیلی ترس از دست دادنشو داشتم؛ ‏گفت: دیوونه فک کردی...

دلم برات یزرع شده پیشی عصبانی من میشه زودی برگردی دلم برات ی...

تکپارتی جیهوپ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط