می دونی دیروز بعد از مدت ها شمارش افتاد رو گوشیم

[ -می دونی دیروز بعد از مدت ها شمارش افتاد رو گوشیم!!!

+واقعااااا؟چی کارت داشت؟اذیتت کرد؟بهت تیکه انداخت؟

-نه!!!بهم گفت می خواد دوباره باهم باشیم...

+عهههه!تو چی گفتی؟

-گفتم نه!! :(

+تو احمقی!مگه نمی گفتی عاشقشی؟!؟!؟!

_تا حالا یه کتاب و دو بار خوندی؟

+اره!

-تهش عوض شده بود؟؟؟!!!]
دیدگاه ها (۳۷)

‏نہ لیلا میشوےباور کنے حد جنونمْ را••نہ شیرینْ میشوےبرهم بری...

[به صفحه ی گوشیش نگاه کرد آروم پلک زد و گوشی رو انداخت روی ت...

[بعضی از خیابونا، مثل دفترچه یادداشت می مونن، فقط کافیه دلت ...

[اولین باری که جریمه شدم سر زنگ املا بود ... فقط یه کلمه رو ...

وقتی عضو هشتم بی تی اسی و اون عاشقته درخواستی☆p.4ظهر شده بود...

#رویای #جوانی #پارت-۵( حرف های یونگی به جیمین ) ( + یونگی ، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط