گاه و بیگاه پر از پنجره های خطرم

گاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرم

به سَرم می زند این مرتبه حتما بپرم

گاه و بیگاه شقیقه ست و تفنگی که منم

قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم

چمدان دست تو و ترس به چشمان من است

این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است

قبل رفتن دو سه خط فحش بده،داد بکش

هی تکانم بده،نفرین کن و فریاد بکش

قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم

طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم

مثل سیگار،خطرناک ترین دودم باش

شعله آغوش کنم حضرت نمرودم باش

مثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن

هر چه با من همه کردند از آن بدتر کن

مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز

مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز

#پونه
دیدگاه ها (۷۱۴)

کودکی بودم معلم گفت ماهی فرض کنآسمانی پر ستاره شامگاهی فرض ک...

خداوندا تو حیرانی؟تو بی دردی؟تو هم مانند من بیدارو شبگردی؟بی...

بارون میاد جر جررو پشت بوم هاجر هاجر عروسی دارهتاج خروسی دار...

دلم یک آن گرفتوقتی با چشمان خودم مناظر درختی بودم کهبا شاخه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط