ایران

#ایران

من به کودکم خواهم گفت :

آرش ، جان خود در تیر کرد تا از بلندای البرز بوسه های عشق به سرزمینش را بر لبان جیحون بنشاند

من به کودکم خواهم گفت
آیین سرزمینی را که شادی و جشن در تمام روزگارانش بود

من به کودکم نشان خواهم داد رقص های شادمانه زنان و مردانی را که در شالیزار و در دامنه کوه و هم خط دریا با رنگهای شادمان لباسهایشان رنگین کمان برپا می کردند

من به کودکم خواهم گفت قصه سیاوش و رستم و سهراب و تهمینه و گردآفرید را

من به کودکم خواهم گفت
معنی بیستون و تخت جمشید و پاسارگاد را من برای کودکم جشن مهرگان خواهم گرفت تا یادش باشد سرزمینی که مهر و دوستی باورش بود و گفتار نیک ، رفتار نیک و پندار نیک منشش

من به کودکم

کوروش را با افتخار خواهم شناساند تا سینه به سینه باقی بماند این هویت ایرانیمان

تو هرچقدر میخواهی ممنوع کن ، حذف کن ، انکار کن
پاک کن بگیر دستت و هرجایی که میتوانی روی خطوط تمام این سرزمین بکش
قرنهاست سرمایه هایمان دست نخورده جای خود باقی مانده

هزار مغول هم که حمله ور شود اینجا ، هزار تن هم که بر خاک بیفتد ، میراث انسانی و فرهنگی ، تاریخش را ، هویتش را سرمایه هایش را سینه به سینه قرنها به دست نسل بعد خواهد سپرد

من برای کودکم
هزار سینه حرف و جشن ممنوعه دارم...
دیدگاه ها (۶)

‏‎‏‎#مکانهای_دیدنی#رسومات_یزدمراسم عبادت زرتشتیان در دل کوه ...

روی ماه دختران #یزد را یوسف چو دیدهول شد جای ترنج انگشت دستش...

#رستم_و_برزو#شاهنامهگرفتار شدن برزو به دست رستمچون راز ونیاز...

#رزم_رستم_و_برزو#شاهنامهجنگ رستم با برزودو پهلوان مدتی به یک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط