وقتی هر دو تون مافیا هستید
وقتی هر دو تون مافیا هستید
پارت دهم
ویو جیمین
رفتم سریع داخل حال کلت رو از روی میز برداشتم که ...
که بچه ها امدن
هوپی:@: جیمین چیکار میکنی!؟
_کاری که باید از اول میکردم
نام@:پسر دیوونه شدی میخوای چیکار کنی
_ول کنید بابا
تفنگ رو گرفتم و رفتم بیرون
پسرا دنبالم میامدن
_دنبالم نیایدد (داد)
سوار ماشین شدم با آخرین سرعت سمت عمارت مینهو رفتم بعد از ده دقیقه رسیدم رفتم بالا تو اتاقش در رو محکم باز کردم که دیدم مین هو به زور ا.ت رو بغل کرده و ا.ت داره گریه می‌کنه
+ج،جیمین (گریه)
_حر.ام زادهههه (عربده)
ویو ا.ت
همین که جیمین داد زد مین هو بیدار شد جیمین بهش فرصت نداد به سمتش حمله کرد و مشتاش رو تو صورت مین هو خالی میکرد دیگه کامل صورتش خونی شده بود که بادیگارد ها اومدن هم من و هم جیمین رو بردن داخل زیر زمین انداختن و دست و پاهامون رو بستن و رفتن
+جیمین من...
_خفه شو
+اما جیمین...
_گفتم خفه شووو (داد) ببند دهنت رو حتی حتی نمی‌خوام صدات رو بشنوم از اینکه کنار هرزه ای مثل تو منو زندانی کردن متنفرم میفهمی ؟! متنفررر (داد)
+مگه تقصیر من بود هاا
_تقصیر تو نبود ؟! تو مافیایی خیلی راحت می‌تونستی از دستش فرار کنی
+پنج تا بادیگارد گرفته بودن منو میفهمی اصلا
_ا.ت...
+الان فکر کردی من خوشحالم ؟! خوشحالم که یه ه،ر،ز،ه شدم خوشحالم که...
هنوز حرفم تمام نشده بود که جیمین بغلم کرد
_ببخشید ...ببخشید که سرت داد زدم ...ببخشید که نتونستم همون موقع نجاتت بدم
+جیمین من(بغض)
_اشکال نداره ...اشکال نداره...
هنوز حرفش کامل نشده بود که مین هو اومد داخل
_توعه عوضی ...
$هوی هوی حرف دهنت رو بفهم
_مثلا میخوای چیکار کنی ؟!
$اینکار...
مین هو اومد نزدیک و محکم زد تو شکم جیمین چند بار این حرکتش رو ادامه داد که جیمین افتاد رو زمین هنوز هم داشت به کارش ادامه میداد
+جیمین نه نههه (جیغ)ولش کن ولش کنننن
مین هو اومد یه لگد دیگه بزنه که افتاد زمین از پشت قامت یونگی نمایان شد که با میله فلزی زده بود تو سر مین هو
سریع دست من رو باز کرد که دویدم سمت جیمین
+جیمین ...جیمین جواب بده
دست و پای جیمین رو باز کردم و آنقدر سنگین بود که نمیتونستم بلندش کنم یونگی اومد کمک کرد و جیمین رو بغل کرد رفتیم بیرون که دیدم کوک هنوز هم داره بادیگارد ها رو میزنه سوار ماشین شدیم و رفتیم
+هیونگ دکتر کیم رو خبر کن
نام#:باشه ا.ت...حالت خوبه؟!
+...
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BANGTAN#BTS#ARMY#fake#JIMIN
پارت دهم
ویو جیمین
رفتم سریع داخل حال کلت رو از روی میز برداشتم که ...
که بچه ها امدن
هوپی:@: جیمین چیکار میکنی!؟
_کاری که باید از اول میکردم
نام@:پسر دیوونه شدی میخوای چیکار کنی
_ول کنید بابا
تفنگ رو گرفتم و رفتم بیرون
پسرا دنبالم میامدن
_دنبالم نیایدد (داد)
سوار ماشین شدم با آخرین سرعت سمت عمارت مینهو رفتم بعد از ده دقیقه رسیدم رفتم بالا تو اتاقش در رو محکم باز کردم که دیدم مین هو به زور ا.ت رو بغل کرده و ا.ت داره گریه می‌کنه
+ج،جیمین (گریه)
_حر.ام زادهههه (عربده)
ویو ا.ت
همین که جیمین داد زد مین هو بیدار شد جیمین بهش فرصت نداد به سمتش حمله کرد و مشتاش رو تو صورت مین هو خالی میکرد دیگه کامل صورتش خونی شده بود که بادیگارد ها اومدن هم من و هم جیمین رو بردن داخل زیر زمین انداختن و دست و پاهامون رو بستن و رفتن
+جیمین من...
_خفه شو
+اما جیمین...
_گفتم خفه شووو (داد) ببند دهنت رو حتی حتی نمی‌خوام صدات رو بشنوم از اینکه کنار هرزه ای مثل تو منو زندانی کردن متنفرم میفهمی ؟! متنفررر (داد)
+مگه تقصیر من بود هاا
_تقصیر تو نبود ؟! تو مافیایی خیلی راحت می‌تونستی از دستش فرار کنی
+پنج تا بادیگارد گرفته بودن منو میفهمی اصلا
_ا.ت...
+الان فکر کردی من خوشحالم ؟! خوشحالم که یه ه،ر،ز،ه شدم خوشحالم که...
هنوز حرفم تمام نشده بود که جیمین بغلم کرد
_ببخشید ...ببخشید که سرت داد زدم ...ببخشید که نتونستم همون موقع نجاتت بدم
+جیمین من(بغض)
_اشکال نداره ...اشکال نداره...
هنوز حرفش کامل نشده بود که مین هو اومد داخل
_توعه عوضی ...
$هوی هوی حرف دهنت رو بفهم
_مثلا میخوای چیکار کنی ؟!
$اینکار...
مین هو اومد نزدیک و محکم زد تو شکم جیمین چند بار این حرکتش رو ادامه داد که جیمین افتاد رو زمین هنوز هم داشت به کارش ادامه میداد
+جیمین نه نههه (جیغ)ولش کن ولش کنننن
مین هو اومد یه لگد دیگه بزنه که افتاد زمین از پشت قامت یونگی نمایان شد که با میله فلزی زده بود تو سر مین هو
سریع دست من رو باز کرد که دویدم سمت جیمین
+جیمین ...جیمین جواب بده
دست و پای جیمین رو باز کردم و آنقدر سنگین بود که نمیتونستم بلندش کنم یونگی اومد کمک کرد و جیمین رو بغل کرد رفتیم بیرون که دیدم کوک هنوز هم داره بادیگارد ها رو میزنه سوار ماشین شدیم و رفتیم
+هیونگ دکتر کیم رو خبر کن
نام#:باشه ا.ت...حالت خوبه؟!
+...
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BANGTAN#BTS#ARMY#fake#JIMIN
۳.۶k
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.