سادیسمی p3
سادیسمی p3
یونا + کوک - راوی *
اجوما ها یا بادیگارد ها <
یونگی ~ سانسورچی *
ویو کوک
~اینا رو بیخیال منو نگا
-هوم
~من از یونا زنت خوشم میاد 💖
(نه اصن حال کردی خیلی راحت میاد میگه من از زنت
خوشم میاد منطقیه بابا منطقیه)
عاممم درسته من ازش به عنوان زنم خوشم نمیاد ولی
به عنوان یه دختر کوچولو خوشم میاد (چه فرقی کرد
راوی جان خونسرد باشششش)تازه یونگی یونا یکم باهم
صمیمی هستن... وایسا اینا چیه دارم میگم؟.... من از اون خوش..... نه نه نه عمرا من فقط بخاطر مامان باهش ازدواج کردم.... هوم... خب..... الان اوکیه......
-اهم میدونی درمورد که داری حرف میزنی؟....
درمورد زن من؟.... یونا؟.....درسته عاشقش نیستم ولی ازش
خوشم میاد (با نگاه های ترسناک(و باز هم چه فرقی کرد) )
~اعه کوک بس کن... بدش به من دیگه
-مگه عروسکه تا ازش خوشم نیومد بهت بدم؟
~کوک منو اصبی نکن.... اون کوچولو رو بده به من!
-گمشو برو بیرون تا داد نزدم.....
~چیه مثلا اگه بلند حرف بزنیم چی میشه؟ (یکم بلند)
-خفه شو دهنتو ببند ، الان یونا بیدار میشه.....
~باشه بابا... بیا اصن شرط ببندیم
-کثـ*ـا فت میخوای روی یونا شرط ببندیم بعد انتظار داری
بهت بدمش...... معلوم نیس چند روز بعد باهاش چیکار میکنی؟.....
~هر کاری میکنم به خودم مربوطه..... بهتر از بودن با کسیه که سادیسمی داره.....[دیدم تو چشاش اشک جمع شد] عامم کوک ببخشید من معذرت میخوام..... منـ...
-برو بیرون
~ولی نمیخوای شرطو بشنوی؟
-عوضـ*ـی بهت میگم برو بیرون (با داد)
+یاااا چی شده؟ یونگی اوپا اینجا چیکار میکنی؟
~هیچی یه کار مهم داشتم با کوک... (رو به کوک کرد)... اما خب دیگه تمام شد من میرم.... خداحافظ یونا
+هوم باییییی اوپا (بغلش کرد)
ویو یونا
یونگی رفت داشتم به سمت اتاقم میرفتم که کوک دستمو گرفت
-هیچ میدونه شوهرت کیه؟
+عامم... آره
-کیه؟
خب... شما
-هوم.... بعد تو میری به بقیه مردا میگی اوپا و بغلشون میکنی
داشت با هر کلمه ای که میزد یه قدم نزدیک تر میشد
منم با هر قدم اون به جلو یه قدم عقب میرفتم
تا اینکه به دیوار رسیدم
-چیه؟... چرا جواب نمیدی؟....
+ام خب شما گفتین بهتون بگم قربان و اینکه اگه من بهتون نزدیک بشم شما منو میـ... میـ... میزنـ.. ـید
-اها چرا خب لفطش میدی بگو ازم میترسی؟
-هوم ازم می ترسی؟
-نشنیدم؟...
+بله... عام ازتون میترسم
که رفت عقب و بدون هیچ حرفی رفت تو اتاقش
..... ادامه دارد.....
خب اینم از این زودتر گذاشتم حمایت کنیددد💜🐰
#Company #blackpink #BTS #بلک_پینک #بی_تی_اس #لیسا #جنی #رزی #جیسو #تهیونگ #مین_یونگی #شوگا #نامجون #جین #جونگ_کوک #وی #thv #jk #rm#min_uongi #jin #jimin #جیمین #جیهوپ #جی_هوپ #j_hope #army #آرمی #ایدل #کمپانی #blink #بلینک
یونا + کوک - راوی *
اجوما ها یا بادیگارد ها <
یونگی ~ سانسورچی *
ویو کوک
~اینا رو بیخیال منو نگا
-هوم
~من از یونا زنت خوشم میاد 💖
(نه اصن حال کردی خیلی راحت میاد میگه من از زنت
خوشم میاد منطقیه بابا منطقیه)
عاممم درسته من ازش به عنوان زنم خوشم نمیاد ولی
به عنوان یه دختر کوچولو خوشم میاد (چه فرقی کرد
راوی جان خونسرد باشششش)تازه یونگی یونا یکم باهم
صمیمی هستن... وایسا اینا چیه دارم میگم؟.... من از اون خوش..... نه نه نه عمرا من فقط بخاطر مامان باهش ازدواج کردم.... هوم... خب..... الان اوکیه......
-اهم میدونی درمورد که داری حرف میزنی؟....
درمورد زن من؟.... یونا؟.....درسته عاشقش نیستم ولی ازش
خوشم میاد (با نگاه های ترسناک(و باز هم چه فرقی کرد) )
~اعه کوک بس کن... بدش به من دیگه
-مگه عروسکه تا ازش خوشم نیومد بهت بدم؟
~کوک منو اصبی نکن.... اون کوچولو رو بده به من!
-گمشو برو بیرون تا داد نزدم.....
~چیه مثلا اگه بلند حرف بزنیم چی میشه؟ (یکم بلند)
-خفه شو دهنتو ببند ، الان یونا بیدار میشه.....
~باشه بابا... بیا اصن شرط ببندیم
-کثـ*ـا فت میخوای روی یونا شرط ببندیم بعد انتظار داری
بهت بدمش...... معلوم نیس چند روز بعد باهاش چیکار میکنی؟.....
~هر کاری میکنم به خودم مربوطه..... بهتر از بودن با کسیه که سادیسمی داره.....[دیدم تو چشاش اشک جمع شد] عامم کوک ببخشید من معذرت میخوام..... منـ...
-برو بیرون
~ولی نمیخوای شرطو بشنوی؟
-عوضـ*ـی بهت میگم برو بیرون (با داد)
+یاااا چی شده؟ یونگی اوپا اینجا چیکار میکنی؟
~هیچی یه کار مهم داشتم با کوک... (رو به کوک کرد)... اما خب دیگه تمام شد من میرم.... خداحافظ یونا
+هوم باییییی اوپا (بغلش کرد)
ویو یونا
یونگی رفت داشتم به سمت اتاقم میرفتم که کوک دستمو گرفت
-هیچ میدونه شوهرت کیه؟
+عامم... آره
-کیه؟
خب... شما
-هوم.... بعد تو میری به بقیه مردا میگی اوپا و بغلشون میکنی
داشت با هر کلمه ای که میزد یه قدم نزدیک تر میشد
منم با هر قدم اون به جلو یه قدم عقب میرفتم
تا اینکه به دیوار رسیدم
-چیه؟... چرا جواب نمیدی؟....
+ام خب شما گفتین بهتون بگم قربان و اینکه اگه من بهتون نزدیک بشم شما منو میـ... میـ... میزنـ.. ـید
-اها چرا خب لفطش میدی بگو ازم میترسی؟
-هوم ازم می ترسی؟
-نشنیدم؟...
+بله... عام ازتون میترسم
که رفت عقب و بدون هیچ حرفی رفت تو اتاقش
..... ادامه دارد.....
خب اینم از این زودتر گذاشتم حمایت کنیددد💜🐰
#Company #blackpink #BTS #بلک_پینک #بی_تی_اس #لیسا #جنی #رزی #جیسو #تهیونگ #مین_یونگی #شوگا #نامجون #جین #جونگ_کوک #وی #thv #jk #rm#min_uongi #jin #jimin #جیمین #جیهوپ #جی_هوپ #j_hope #army #آرمی #ایدل #کمپانی #blink #بلینک
۱۱.۳k
۰۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.