من دوستت دارم دیونه پارت۱۳۶ همش حرفش توسرم تکرارمیشد..ولی
من دوستت دارم دیونه #پارت۱۳۶ #همش حرفش توسرم تکرارمیشد..ولی نه حالا که امیر این اجازه روبهم داده که به عشقم برسم پس باید یه کاری انجام بدم..حتی اگه صدبارم پسم بزنه بازم رهاش نمیکنم..
(رویا)
-کجابریم ؟؟
-بریم شهربازی.
-هرچندکه حوصله ندارم ولی باشه دوتاییم که خوش نمیگذره بزارزنگ بزنم،عسل وشراره وملیکام بیان.
-باشه هرجورراحتی،
بعدازاینکه دختراروخبرکردیم..یکم به خودمون رسیدیمو سمت شهربازی راه افتادیم.دخترازودترازمارسیده بودن.براشون بوق زدموماشینویه جای مناسب پارکردم باصباپیاده شدیم وسمت دختراراه افتادیم..بلندسلام کردم،
-سلامممم ماامدین چه خوش بگذره امش..بادیدن امیروکیانوش وعرفان..بادم خالی شد.امیرخندیدوگفت؛
-آره بامابیشترخوش میگذره ،سلام
-سلام من میرم خونه. باعجله سمت ماشین راه افتادم،،صدای عرفانو ازپشت سرم شنیدم..
-رویاصبرکن،باعجله به ماشین نزدیک شدم
خواستم درماشینو بازکنم اجازه نداد،
-رویاباید باهم حرف بزنیم..
-حرفی باهات ندارم..
-ولی من دارم..
-بکش کنارمیخوام برم خونه..ازجاش جم نخورد..بالحن محکمی گفتم:
-دارم میگم بلندشوو..
-نمیشم.
-لعنتی نثارش کردم وراه افتادم،
-رویا
لحن صداکردنش دلمو لرزوند،خواستم وایستم ولی هرزه گفتنش تو سرم تکرار شد،،
-رویاوایست..دادکشیدم.
-بسههههه اینقدر صدام نکن ..یبارگفتم بازم میگم ازت متنفرم نمیخوام ببینمت ،،برو دنبالم نیا..
-رویامنو ببخش باورکن عصبی بودم نمیخواستم اونطوری باهات حرف بزنم..
-حالا که زدی،منم نمیبخشمت.
-رویاچرااذیتم میکنی..کم عذاب نکشیدم..
-توچرااذیتم کردی..توأم منو کم عذاب ندادی،
-مجبور بودم ..اگه پای امیر درمیون نبود تو الان زن من بودی..چقدر کلمه ای زن من بودی بهم چسپید..ولی به روم نیاوردم،.
-رویابرای هردوتامون سختش نکن هم تو منو دوست داری هم من تورو..چرااینجوری میکنی.من یه چیزی گفتم،فکرکن ازسرنادونی بوده..
-بروبابا..خواستم برم دستم کشیده شد..دستمو بلند کردمو محکم زدم توگوشش ..
-دیگه به من دست نزن فهمیدی.
-رویا..این حجم بزرگ دلخوری ازکجاامده..هرچقدردلت میخوادمنوبزن ولی اینجوری ازم دلخورنشو..دستمو گرفت..
-بزن هرچقدرکه دلت میخواد..دستموازدستش بیرون کشیدم..
-بازدن توچیزی درست نمیشه..دادکشید،
-من خودمو بکشم ازدلخوریت کم میشه...بدون اینکه چیزی بگم راه افتادم..اونم آروم آروم پشت سرم میومد..
-نیادنبالم بهت گفتم..
-میام به تومربوط نیست دارم دنبال عشقم میرم ...به زورجلولبخندموگرفتم..چقدر بعضی ازکلماتش به دلم مینشست..
-ازرونمیری که..
-ازرورفتن دیگه برام عادی شده
-دارم میبینم،جلوم قرارگرفت:
-رویامنو ببخش قول میدم دیگه دوربرت منو نبینی فقط ببخش دوست ندارم کسی ازم دلخورباشه..
-قول میدی؟؟
-قول میدم،
نویسنده؛S.maEh
(رویا)
-کجابریم ؟؟
-بریم شهربازی.
-هرچندکه حوصله ندارم ولی باشه دوتاییم که خوش نمیگذره بزارزنگ بزنم،عسل وشراره وملیکام بیان.
-باشه هرجورراحتی،
بعدازاینکه دختراروخبرکردیم..یکم به خودمون رسیدیمو سمت شهربازی راه افتادیم.دخترازودترازمارسیده بودن.براشون بوق زدموماشینویه جای مناسب پارکردم باصباپیاده شدیم وسمت دختراراه افتادیم..بلندسلام کردم،
-سلامممم ماامدین چه خوش بگذره امش..بادیدن امیروکیانوش وعرفان..بادم خالی شد.امیرخندیدوگفت؛
-آره بامابیشترخوش میگذره ،سلام
-سلام من میرم خونه. باعجله سمت ماشین راه افتادم،،صدای عرفانو ازپشت سرم شنیدم..
-رویاصبرکن،باعجله به ماشین نزدیک شدم
خواستم درماشینو بازکنم اجازه نداد،
-رویاباید باهم حرف بزنیم..
-حرفی باهات ندارم..
-ولی من دارم..
-بکش کنارمیخوام برم خونه..ازجاش جم نخورد..بالحن محکمی گفتم:
-دارم میگم بلندشوو..
-نمیشم.
-لعنتی نثارش کردم وراه افتادم،
-رویا
لحن صداکردنش دلمو لرزوند،خواستم وایستم ولی هرزه گفتنش تو سرم تکرار شد،،
-رویاوایست..دادکشیدم.
-بسههههه اینقدر صدام نکن ..یبارگفتم بازم میگم ازت متنفرم نمیخوام ببینمت ،،برو دنبالم نیا..
-رویامنو ببخش باورکن عصبی بودم نمیخواستم اونطوری باهات حرف بزنم..
-حالا که زدی،منم نمیبخشمت.
-رویاچرااذیتم میکنی..کم عذاب نکشیدم..
-توچرااذیتم کردی..توأم منو کم عذاب ندادی،
-مجبور بودم ..اگه پای امیر درمیون نبود تو الان زن من بودی..چقدر کلمه ای زن من بودی بهم چسپید..ولی به روم نیاوردم،.
-رویابرای هردوتامون سختش نکن هم تو منو دوست داری هم من تورو..چرااینجوری میکنی.من یه چیزی گفتم،فکرکن ازسرنادونی بوده..
-بروبابا..خواستم برم دستم کشیده شد..دستمو بلند کردمو محکم زدم توگوشش ..
-دیگه به من دست نزن فهمیدی.
-رویا..این حجم بزرگ دلخوری ازکجاامده..هرچقدردلت میخوادمنوبزن ولی اینجوری ازم دلخورنشو..دستمو گرفت..
-بزن هرچقدرکه دلت میخواد..دستموازدستش بیرون کشیدم..
-بازدن توچیزی درست نمیشه..دادکشید،
-من خودمو بکشم ازدلخوریت کم میشه...بدون اینکه چیزی بگم راه افتادم..اونم آروم آروم پشت سرم میومد..
-نیادنبالم بهت گفتم..
-میام به تومربوط نیست دارم دنبال عشقم میرم ...به زورجلولبخندموگرفتم..چقدر بعضی ازکلماتش به دلم مینشست..
-ازرونمیری که..
-ازرورفتن دیگه برام عادی شده
-دارم میبینم،جلوم قرارگرفت:
-رویامنو ببخش قول میدم دیگه دوربرت منو نبینی فقط ببخش دوست ندارم کسی ازم دلخورباشه..
-قول میدی؟؟
-قول میدم،
نویسنده؛S.maEh
۵۵.۴k
۲۵ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.