.
.
●ارزش یکبار خوندن رو داره+نکات نویسندگی●
بار ها این جمله رو شده حتی توی پیج من زیر کامنت ها ، روی پست ها خوندین؟
تا به حال شده بین فرقش با رمانی که دوبار خونده میشه فکر کنید؟
اصلا یه عبارت مودبانه هست برای رمان های متوسط یا چیزی جزئی تر از اون هستش؟
-بزارید اول بپرسم تا به حال شده رمانی رو بیش از یکبار بخونید؟
مسلما آره ... خود من اسطوره رو دوازده بار ، بانوی قصه رو شش بار و زیتون رو هجده بار خوندم ...
توی هجده بار ازش سرسری نگذشتم تمام جملاتشو با چشمام قورت دادم
چرا؟
دقیقا نکته ی متمایزش همین جملات هستش !!!
وقتی یک جمله پر بار باشه ، معنا داشته باشه و ارزش ادبی داشته باشه برای بار دوم خوندنش خسته کننده نیست ؛ خب رمان از چی تشکیل شده؟ از جملات ... حالا شما فکر کنید جملاتتون زیبا باشه وااای خب صد در صد من رمان خون مشتاق میشم یک ماه بعد دوباره بخونمش !
یه چیز جالب بگم رمان بانوی قصه جز رمان های محبوب من هستش درسته؟
من با این شیش بار خوندنش هر بار سر اونجایی که حامی بهش ابراز علاقه میکنه قلبم تند میتپه !
سر اونجایی که حامی برای حمایت از همراز میره محل کارش جای همراز خجالت میکشم
پس ؟ رمان خوب رمانی که روی چهره ، قلب و آدرنالین خون خواننده تاثیر بزاره ...
خسته کننده نباشه واقعا اصلا این جمله یعنی چی؟
خسته کننده رمانی پر از توصیف ... توهین نشه اما توصیف های پر ملات واقعا خسته کنندس!
از ابر تا زمین و کوه و چهره و همه چی توصیف میکنن و یک خط دیالوگ مینویسن ... یا حتی اگه دیالوگ بیشتر هم باشه به چشم نمیاد ...
رمان آوای فاخته با وجود قلم قوی و سوژه ی تکش به خاطر توصیف های بیش از حد دختر داستان و حرف زدن اون با خودش نتونست خوب از آب در بیاد ...یعنی نصف رمان بیهودس !
پس؟ از جملات کوتاه استفاده کنید :
-نمی دونست چه انقلابی درونم به پا کرد!
شبیه این عبارت بالا توی رمان اسطوره هستش ... همین یک جمله ی کوتاه ، یک تنه کل جملات بزرگ و تو جیبش میزاره ، دیگه نیاز نیست از تک تک احساساتش نوشت چرا نیاز هست ، اما در حالتی نباشه که خواننده بیاد اون متن و نخونه و بره جاهای هیجانی ترشو بخونه
خب خجالت نداره من آثار خیلی از نویسنده های مشهور و نصفه و نیمه خوندم به نظرم اون متنا بیهوده بودن چون خب بدون خوندن اون بخش ها هم من فهمیدم اصل رمان چیه؟
ولی سوال این هستش متن بیهوده چیه؟
متنی هستش که اگه توی رمان نباشه هیچ تغییری به وجود نمیاد
مثلا از یه جایی دختر و پسر بهم ابراز علاقه کردن هیچ مانعی سر راهشونم قرار نیست بیاد ولی صد صفحه دیگه هم نویسنده مینویسه....
#ادامه_پست_بعد
●ارزش یکبار خوندن رو داره+نکات نویسندگی●
بار ها این جمله رو شده حتی توی پیج من زیر کامنت ها ، روی پست ها خوندین؟
تا به حال شده بین فرقش با رمانی که دوبار خونده میشه فکر کنید؟
اصلا یه عبارت مودبانه هست برای رمان های متوسط یا چیزی جزئی تر از اون هستش؟
-بزارید اول بپرسم تا به حال شده رمانی رو بیش از یکبار بخونید؟
مسلما آره ... خود من اسطوره رو دوازده بار ، بانوی قصه رو شش بار و زیتون رو هجده بار خوندم ...
توی هجده بار ازش سرسری نگذشتم تمام جملاتشو با چشمام قورت دادم
چرا؟
دقیقا نکته ی متمایزش همین جملات هستش !!!
وقتی یک جمله پر بار باشه ، معنا داشته باشه و ارزش ادبی داشته باشه برای بار دوم خوندنش خسته کننده نیست ؛ خب رمان از چی تشکیل شده؟ از جملات ... حالا شما فکر کنید جملاتتون زیبا باشه وااای خب صد در صد من رمان خون مشتاق میشم یک ماه بعد دوباره بخونمش !
یه چیز جالب بگم رمان بانوی قصه جز رمان های محبوب من هستش درسته؟
من با این شیش بار خوندنش هر بار سر اونجایی که حامی بهش ابراز علاقه میکنه قلبم تند میتپه !
سر اونجایی که حامی برای حمایت از همراز میره محل کارش جای همراز خجالت میکشم
پس ؟ رمان خوب رمانی که روی چهره ، قلب و آدرنالین خون خواننده تاثیر بزاره ...
خسته کننده نباشه واقعا اصلا این جمله یعنی چی؟
خسته کننده رمانی پر از توصیف ... توهین نشه اما توصیف های پر ملات واقعا خسته کنندس!
از ابر تا زمین و کوه و چهره و همه چی توصیف میکنن و یک خط دیالوگ مینویسن ... یا حتی اگه دیالوگ بیشتر هم باشه به چشم نمیاد ...
رمان آوای فاخته با وجود قلم قوی و سوژه ی تکش به خاطر توصیف های بیش از حد دختر داستان و حرف زدن اون با خودش نتونست خوب از آب در بیاد ...یعنی نصف رمان بیهودس !
پس؟ از جملات کوتاه استفاده کنید :
-نمی دونست چه انقلابی درونم به پا کرد!
شبیه این عبارت بالا توی رمان اسطوره هستش ... همین یک جمله ی کوتاه ، یک تنه کل جملات بزرگ و تو جیبش میزاره ، دیگه نیاز نیست از تک تک احساساتش نوشت چرا نیاز هست ، اما در حالتی نباشه که خواننده بیاد اون متن و نخونه و بره جاهای هیجانی ترشو بخونه
خب خجالت نداره من آثار خیلی از نویسنده های مشهور و نصفه و نیمه خوندم به نظرم اون متنا بیهوده بودن چون خب بدون خوندن اون بخش ها هم من فهمیدم اصل رمان چیه؟
ولی سوال این هستش متن بیهوده چیه؟
متنی هستش که اگه توی رمان نباشه هیچ تغییری به وجود نمیاد
مثلا از یه جایی دختر و پسر بهم ابراز علاقه کردن هیچ مانعی سر راهشونم قرار نیست بیاد ولی صد صفحه دیگه هم نویسنده مینویسه....
#ادامه_پست_بعد
۱۱.۵k
۱۲ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.