کاش عشقت شده بودم که دلت جایم بود
کاش عشقت شده بودم " که دلت جایم بود
بغل اسم تو در دفترت " امضایم بود
قایقی می شدم و گاه تو را می بردم
خندهات همسفری با من و دریایم بود
تو تمام نفسم میشدی و سینهی من
از هوای تو در اکسیژن دنیایم بود
کوچه ی خلوت و من منتظر آمدنت
اشک و آهی ک درین کوچه ب لبهایم بود
سخت درحال وهوای تب حسرت بودم
که چه میشد اگر آغوش تنت جایم بود
ناگهان آمدی و خوب ، نگاهت کردم
دیدم از هرچه در آن دلبر زیبایم بود
چشم تو خیره به من حالت عاشق شدن ست
این همان لحظهی نابی ست که رؤیایم بود
بغل اسم تو در دفترت " امضایم بود
قایقی می شدم و گاه تو را می بردم
خندهات همسفری با من و دریایم بود
تو تمام نفسم میشدی و سینهی من
از هوای تو در اکسیژن دنیایم بود
کوچه ی خلوت و من منتظر آمدنت
اشک و آهی ک درین کوچه ب لبهایم بود
سخت درحال وهوای تب حسرت بودم
که چه میشد اگر آغوش تنت جایم بود
ناگهان آمدی و خوب ، نگاهت کردم
دیدم از هرچه در آن دلبر زیبایم بود
چشم تو خیره به من حالت عاشق شدن ست
این همان لحظهی نابی ست که رؤیایم بود
- ۳۷۴
- ۰۸ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط