برق رفته است

برق رفته است ؛
کبریت می کشم و شمع را روشن میکنم ،
مبل و صندلی هستند
میز و دیوار و چیز های دیگر هم ؛
از تو اما فقط یک جای خالی مانده است :

جای خالیِ دستت بر قاشق
جای خالیِ پایت در کفش
جای خالیِ حضورت در کنارِ من ...
دیدگاه ها (۲)

دلم یک ماشین قدیمی میخواهداز همان هایـــــی کهمن و تــــــــ...

بیچاره یدُچارِ توراچارهجُز توچیست ...؟

فرقی دارد کجا باشم ؟خندان در آینهیا منتظرت کنار پنجره ...هر ...

لعنت به مندرست همان جای قصه خوابم بردکه مادربزرگ میگفت : تو ...

ME AND YOUزیادی ازین زندگی خسته شده بودتوی مهمونی دوستانه نش...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط