برق رفته است ؛کبریت می کشم و شمع را روشن میکنم ،مبل و صندلی هستندمیز و دیوار و چیز های دیگر هم ؛از تو اما فقط یک جای خالی مانده است :جای خالیِ دستت بر قاشقجای خالیِ پایت در کفشجای خالیِ حضورت در کنارِ من ...