من تب زده بیمار و تو انگار نه انگار
من تب زده، بیمار و... تو انگار نه انگار!
لب تشنه ی دیدار و... تو انگار نه انگار!
دور از تو شده سنگ صبور من ، دل تنگ
یک گوشه ی دیوار و... تو انگار نه انگار!
از چشم تو افتاده ام و زیر قدمهات
له میشوم این بار و... تو انگار نه انگار!
دلتنگی و بی همنفسی حال خرابی ست
روی دلم آوار و ... تو انگار نه انگار!
من را به گناهی که نگاه تو در آن بود
بردند سر دار و... تو انگار نه انگار!
جان میکنم و محو تماشایی و هر روز
این حادثه تکرار و... تو انگار نه انگار!
بی مرگ نشد لایق چشمان تو باشم
حالا شدم انگار و... تو انگار نه انگار!
با عشق تو می مانم و میمیرم اگر چه
من میکشم آزار و... تو انگار نه انگار!
لب تشنه ی دیدار و... تو انگار نه انگار!
دور از تو شده سنگ صبور من ، دل تنگ
یک گوشه ی دیوار و... تو انگار نه انگار!
از چشم تو افتاده ام و زیر قدمهات
له میشوم این بار و... تو انگار نه انگار!
دلتنگی و بی همنفسی حال خرابی ست
روی دلم آوار و ... تو انگار نه انگار!
من را به گناهی که نگاه تو در آن بود
بردند سر دار و... تو انگار نه انگار!
جان میکنم و محو تماشایی و هر روز
این حادثه تکرار و... تو انگار نه انگار!
بی مرگ نشد لایق چشمان تو باشم
حالا شدم انگار و... تو انگار نه انگار!
با عشق تو می مانم و میمیرم اگر چه
من میکشم آزار و... تو انگار نه انگار!
- ۱.۹k
- ۱۳ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط