دکتر : خب اقای کوک بیمارتون در وضعیت انچنان خوبی نیست
دکتر : خب اقای کوک بیمارتون در وضعیت انچنان خوبی نیست
کوک: یعنی چیی
دکتر : یعنی قفسه سینه اش دو تا استخونش خورد شده و استخون پا هم خورد شده
کوک: احتمال مرگش هست
دکتر: بهتر بگیم احتمال زنده بودنش هست
(کوک گریه میکنه )
کوک: میشه ببینمش
دکتر : بعله اما از پشت شیشه
کوک: ات چرا چرا بهوش نمیای قول میدم دیگ اصلا دختری بجز ترو نبوسم و حتی بهش نگاه نکنم
دکتر: اقای کوک میشه برید بیرون
کوک: مگ نگفتی میتونم ببینمش
دکتر: گفتم ۳ دقیقه
کوک: بعله چشم
(پرش زمانی به بک ماه بعد)
ویو کوک: الان یه ماهه ات تو کماس و جیمین هم اومده تو مدرسمون و هم کلاسی شدیم اما اخه به چه دردم میخورهه
معلم: کوک کوکککک حواست کجاس
کوک: با منی
معلم : اره با توعم حواست کجاس
کوک: پیش ات
معلم: ای خدااا من از دست تو چیکار کنم کوک
کوک: نیتونی خفه شی
(کوک کیفشو ورداشت و از کلاس زد بیرون)
کوک: احمق
معلم: اگ ی بار دیگ همچین کاری کنه کشتمش عوضی پرو
جیمین: استاد میشه منم برم
معلم: هرکی میخواد با کوک بره بره
جیمین و نامجون بلند شدن رفتن
معلم: یعنی خاک بر سرتون کننن
جیا : الحق ک احمقین
جیمین و نامجون: کوگ وایساا
کوک: چی شده کارم دارین
جیمین: از بیمارستان زنگ زدن گفتن ات به هوش اومده
کوک: جدااا
نامجون : جین رو کفن کنم راست میگه
نویسنده : چیگار به جین داری
نامجون: خب دارم کاری میکنم باور کنه
نویسنده : 🤦🏻♀
کوک: بدوید بریمم
(پرش زمانی به ۶۰ دقیقه بعد )
کوک: ایی نفسم گرفت
اتاق ات کو
جیمین : از اون طرف بیا
کوک :بریم
در رو باز میکنن و ات رو میبینن ک خوابه
کوک: اینکه بی هوشه
ات: هوی تو با کی بودی
کوک: اتتتتتت
ات: در بی درمون هنوز یادمه ی دخترو بوسیدی تو
(تا اومد جملشو بگه کوک لبشو گذاشت رو لبش)
جیمین : اهم اهم ما هم اینجاییما
کوک: برام مهم نیست مهم ات هس
ات: کوک چیکار میکنی
کوک: قول میدم دیگ حتی به ی دختر هم نگاه نکنم
ات : اگ قول میدی باش
جیمین : ات سلام مارو میبینید داداش مام پسریم حس حشری داریم عه
کوک: هوشش
نامجون: خب راست میگه
ات: خیلی خب حالا
جیمین: ات حالت خوبه چیزی نمیخوای
ات: ن مرسی جیمین
نامجون: منو یادته
ات: مگ میشه یادم بره کسافت کاریاتو
نامجون: میخوام بگم بابت کارای گذشته منو ببخش و منو به چشم دوستت ببین
ات: سعی میکنم فراموش کنم
کوک: ات اتیشیم نکنا
ات :خیلی خب حالا پاشیم بریم موتور سواری دلم تنگ شده
جیمین نامجون و کوک هم زمان : چیی
ات: خیلی خب بدجنسا
جیمین: ات تو
شرایط لایک ها ۱۰ تا
کوک: یعنی چیی
دکتر : یعنی قفسه سینه اش دو تا استخونش خورد شده و استخون پا هم خورد شده
کوک: احتمال مرگش هست
دکتر: بهتر بگیم احتمال زنده بودنش هست
(کوک گریه میکنه )
کوک: میشه ببینمش
دکتر : بعله اما از پشت شیشه
کوک: ات چرا چرا بهوش نمیای قول میدم دیگ اصلا دختری بجز ترو نبوسم و حتی بهش نگاه نکنم
دکتر: اقای کوک میشه برید بیرون
کوک: مگ نگفتی میتونم ببینمش
دکتر: گفتم ۳ دقیقه
کوک: بعله چشم
(پرش زمانی به بک ماه بعد)
ویو کوک: الان یه ماهه ات تو کماس و جیمین هم اومده تو مدرسمون و هم کلاسی شدیم اما اخه به چه دردم میخورهه
معلم: کوک کوکککک حواست کجاس
کوک: با منی
معلم : اره با توعم حواست کجاس
کوک: پیش ات
معلم: ای خدااا من از دست تو چیکار کنم کوک
کوک: نیتونی خفه شی
(کوک کیفشو ورداشت و از کلاس زد بیرون)
کوک: احمق
معلم: اگ ی بار دیگ همچین کاری کنه کشتمش عوضی پرو
جیمین: استاد میشه منم برم
معلم: هرکی میخواد با کوک بره بره
جیمین و نامجون بلند شدن رفتن
معلم: یعنی خاک بر سرتون کننن
جیا : الحق ک احمقین
جیمین و نامجون: کوگ وایساا
کوک: چی شده کارم دارین
جیمین: از بیمارستان زنگ زدن گفتن ات به هوش اومده
کوک: جدااا
نامجون : جین رو کفن کنم راست میگه
نویسنده : چیگار به جین داری
نامجون: خب دارم کاری میکنم باور کنه
نویسنده : 🤦🏻♀
کوک: بدوید بریمم
(پرش زمانی به ۶۰ دقیقه بعد )
کوک: ایی نفسم گرفت
اتاق ات کو
جیمین : از اون طرف بیا
کوک :بریم
در رو باز میکنن و ات رو میبینن ک خوابه
کوک: اینکه بی هوشه
ات: هوی تو با کی بودی
کوک: اتتتتتت
ات: در بی درمون هنوز یادمه ی دخترو بوسیدی تو
(تا اومد جملشو بگه کوک لبشو گذاشت رو لبش)
جیمین : اهم اهم ما هم اینجاییما
کوک: برام مهم نیست مهم ات هس
ات: کوک چیکار میکنی
کوک: قول میدم دیگ حتی به ی دختر هم نگاه نکنم
ات : اگ قول میدی باش
جیمین : ات سلام مارو میبینید داداش مام پسریم حس حشری داریم عه
کوک: هوشش
نامجون: خب راست میگه
ات: خیلی خب حالا
جیمین: ات حالت خوبه چیزی نمیخوای
ات: ن مرسی جیمین
نامجون: منو یادته
ات: مگ میشه یادم بره کسافت کاریاتو
نامجون: میخوام بگم بابت کارای گذشته منو ببخش و منو به چشم دوستت ببین
ات: سعی میکنم فراموش کنم
کوک: ات اتیشیم نکنا
ات :خیلی خب حالا پاشیم بریم موتور سواری دلم تنگ شده
جیمین نامجون و کوک هم زمان : چیی
ات: خیلی خب بدجنسا
جیمین: ات تو
شرایط لایک ها ۱۰ تا
۱۱.۴k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.