دستمال کاغذی به اشک گفت

💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕
دستمال کاغذی به اشک گفت:
قطره قطره ات طلاست...
‌ یه کم از طلای خود حراج میکنی؟؟
عاشقم....
با من ازدواج میکنی؟؟
اشک گفت:
ازدواج اشک و دستمال کاغذی؟
تو چقدر ساده ای!!
خوش خیال کاغذی!!!
توی ازدواج ما تو مچاله میشوی
چرک میشوی و تکه ای زباله میشوی!...
پس برو و بی خیال باش
عاشقی کجاست!!!
‌ تو فقط دستمال باش!!!....

😐 دستمال کاغذی دلش شکست
گوشه ای کنار جعبه اش نشست,
گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد...
در تن سفید و نازش دوید ..خون درد!
آخرش دستمال کاغذی مچاله شد
مثل تکه ای زباله شد
او اما شبیه دیگران نشد...چرک و زشت مثل این و آن نشد.
رفت اگرچه توی سطل آشغال
پاک بود و عاشق و زلال
او با تمام دستمال های کاغذی فرق داشت
چونکه در میان قلب خود

دانه های اشک کاشت..❤ ️❤ ️
🆔 @dr_anoshee
🌹
♻ ️
♻ ️♻ ️
دیدگاه ها (۲)

☘ 🌸 . عجب جملات قشنگی:🌸 ☘ 1.گاهی باید فرو ریخته شوی برای ” ب...

💕 بعضی ها آنقدر فقیر هستندکه تنها چیزی که دارند پول است@feek...

غم و اندوهت را به برگ ها آویزان کن چند روز دیگر میریزند🍂

هدیه من برای کریسمس : رز - unfair - پارت 2 نگاهت را میدزدی و...

p¹²شبیه روح بود.. شنبه رسید.. و جونگکوک وارد خونه شد.. ات سر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط