دوشینه کجا رفتی و مهمان که بودی ؟
دوشینه کجا رفتی و مهمان که بودی ؟
دل بی تو به جان بود تو جانان که بودی؟
این غصه مرا کشت که غمخوار که گشتی؟
وین درد مرا سوخت که درمان که بودی؟
با خالِ سیه، مردمِ چشمِ که شدی باز؟
با روی چو مه، شمع شبستان که بودی؟
ای دولت بیدار ، به پهلوی که خفتی؟
وی بخت گریزنده، به فرمان که بودی؟
شوری به دلِ سوخته افتاد ، بفرما؟
امشب نمک سینهی بریان که بودی؟
من با دل آشفته چه دانم که تو امشب
جمعیت احوال پریشان که بودی؟
دور از تو سیه بود شب تار" هلالی"
ای ماه ، تو خورشید درخشان که بودی؟
#هلالی_جغتایی
#خط_رضا_دودانگه
دوشینه کجا رفتی و مهمان که بودی ؟
دل بی تو به جان بود تو جانان که بودی؟
این غصه مرا کشت که غمخوار که گشتی؟
وین درد مرا سوخت که درمان که بودی؟
با خالِ سیه، مردمِ چشمِ که شدی باز؟
با روی چو مه، شمع شبستان که بودی؟
ای دولت بیدار ، به پهلوی که خفتی؟
وی بخت گریزنده، به فرمان که بودی؟
شوری به دلِ سوخته افتاد ، بفرما؟
امشب نمک سینهی بریان که بودی؟
من با دل آشفته چه دانم که تو امشب
جمعیت احوال پریشان که بودی؟
دور از تو سیه بود شب تار" هلالی"
ای ماه ، تو خورشید درخشان که بودی؟
#هلالی_جغتایی
#خط_رضا_دودانگه
۱.۲k
۲۷ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.