سلام من ا.ت ام و ۲۶ سالم بود
سلام من ا.ت ام و ۲۶ سالم بود
درسته الان داری با خودت میگی که..چرا بود؟
چون من دیگه وجود ندارم :)
(فلش بک به سه ماه پیش)
شوگا:معذرت می خوام
ا.ت:شوگاااااا هیچ وقت به خاطر کاری که کردی معذرت خواهی نکنننن تو کاری و کردی که مجبور بودییییی اما این و بدونننننن من با تمام کار هاییی که کردی بازم دوستت دارمممم نیا پیشم هیچ وقت منتظرت نمی مونمممم
ماجرا این بود که توی ۲۳ سالگی با شوگا توی رابطه بودید و تا ۲ سال باهم بودید تا اینکه شوگا یهو رفت به مدت یک سال منتظرش بودی اما برنگشت و دل تنگی روی بالا پشت بوم بیمارستان بودی که دیدی شوگا با یکی دیگه سوار یه ماشینه و همون لحظه داد زدی شوگاااا و این اتفاقات راه افتاد
تو خودکشی کردی چون قرار نبود که شوگا مال تو باشه
تو ان و می خواستی اما...
تو ان و با تمام وجودت می خواستی...
موقع خودکشی تمام خاطراتت مثل همیشه از جلوی چشمات رد شد و با خوشحالی گفتی:بالاخره دلیلی پیدا کردم که شجاع باشم
میدونی زندگی تو مثل یه ؛ نقطه ویرگول بود
من نقطه ویرگول و جوری میبینم که انگار زندگی تو میتونی خودکشی کنی و زندگی رو تموم کنی مثل نقطه و یا با ویرگول ادامش بدی یعنی خودکشی نکنی شاید انتخاب اشتباهی کرده باشی اما باید به انتخابت احترام گذاشت چون این داستان زندگی تو بوده یه نویسنده که می خواست تمومش کنه و کسی که داره این و میخونه فقط باید ادامش بده تا تو داستان و تموم کنی چون کسی که داره میخونه هیچ تغییری توی داستان تو نداره
پکی+-+
شرمنده یکم بد شد
فردا شاد میزارم امشب قرار غمگین باشه چون که شنبه همه امتحان داریم یکم به خاطر فیک گریه کنیم
درسته الان داری با خودت میگی که..چرا بود؟
چون من دیگه وجود ندارم :)
(فلش بک به سه ماه پیش)
شوگا:معذرت می خوام
ا.ت:شوگاااااا هیچ وقت به خاطر کاری که کردی معذرت خواهی نکنننن تو کاری و کردی که مجبور بودییییی اما این و بدونننننن من با تمام کار هاییی که کردی بازم دوستت دارمممم نیا پیشم هیچ وقت منتظرت نمی مونمممم
ماجرا این بود که توی ۲۳ سالگی با شوگا توی رابطه بودید و تا ۲ سال باهم بودید تا اینکه شوگا یهو رفت به مدت یک سال منتظرش بودی اما برنگشت و دل تنگی روی بالا پشت بوم بیمارستان بودی که دیدی شوگا با یکی دیگه سوار یه ماشینه و همون لحظه داد زدی شوگاااا و این اتفاقات راه افتاد
تو خودکشی کردی چون قرار نبود که شوگا مال تو باشه
تو ان و می خواستی اما...
تو ان و با تمام وجودت می خواستی...
موقع خودکشی تمام خاطراتت مثل همیشه از جلوی چشمات رد شد و با خوشحالی گفتی:بالاخره دلیلی پیدا کردم که شجاع باشم
میدونی زندگی تو مثل یه ؛ نقطه ویرگول بود
من نقطه ویرگول و جوری میبینم که انگار زندگی تو میتونی خودکشی کنی و زندگی رو تموم کنی مثل نقطه و یا با ویرگول ادامش بدی یعنی خودکشی نکنی شاید انتخاب اشتباهی کرده باشی اما باید به انتخابت احترام گذاشت چون این داستان زندگی تو بوده یه نویسنده که می خواست تمومش کنه و کسی که داره این و میخونه فقط باید ادامش بده تا تو داستان و تموم کنی چون کسی که داره میخونه هیچ تغییری توی داستان تو نداره
پکی+-+
شرمنده یکم بد شد
فردا شاد میزارم امشب قرار غمگین باشه چون که شنبه همه امتحان داریم یکم به خاطر فیک گریه کنیم
۳۰.۲k
۰۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.