سناریو

#سناریو
#درخواستی
#استری_کیدز



وقتی دارن با تلفن حرف میزنن و تو میری میبوسیشون و مثل کوالا بغلشون میکنی



چان: داشت با جی وای پی درمورد آهنگ جدیدش حرف میزد که تو کارت رو شروع کردی

_عزیزم میدونم حوصلت سررفته ولی الان موقعش نیست...

+ حالا که اینجوریه اصلا من قهرمممم


لینو: داشت با چانگبین نقشه قتل می‌کشید که آویزونش شدی

_عزیزم چه مرگته؟

.....😐+


چانگبین: داشت درمورد یه مصاحبه هیلی مهم حرف میزد او از اونجایی که میدونستی رو این کار خیلی تاکید می‌کنم خیلی حساسه ، کارت رو شروع کردی

دست خودش نبود ! ناگهان ناله ای از دهنش خارج شد...

& چانگبین شی؟؟

_ام... من بعدا تماس میگیرم.

_ا.تتتت

هیونجین: داشت با منیجرش درمورد اجرا حرف می‌زد که شروع کردی به بوسیدنش...

تلفن رو قطع کرد و گفت

_فرشته کوچولو چیزی میخواد؟

+حوصلم سررفتهه

_شاید بتونم بیارمش سر جاش

کم کم داشت نزدیک میشد....وخوب میدونستی نتیجه قراره چی باشه...

+هی‌....هی‌منظورم این نبودد!

_دست به مهره بازیه!

هان: با این کارت قند تو دلش آب شد!.....فورا تلفن رو قطع کرد و تا جایی که میتونست محکم بغلت کرد

فلیکس: دست گذاشته بودی رو نقطه ضعفش.....‌تلفن رو قطع کرد و 📿📿

سونگمین: معطل نکرد... تلفن رو کمی از گوشش فاصله داد و گفت:

_یه دودقیقه بتمرگ بزار حرفمو بزنم


😐+


جونگین: برعکس تمامی چیزایی که بالا نوشتم، الان تلفن دسته توعه و بچم داره از سرو کولت بالا میره تا تلافی کنه
دیدگاه ها (۳)

#استری_کیدز#بنگچان#کریستوفر_بنگ#چان#لینو#لی_نو#لی_مینهو#مینه...

متأسفانه مامانم فقط فکر نمیکنه درست میبینه

#درخواستی #هانوفتی لباس باز میپوشی و میری بار..........بعد ا...

وایییی

black flower(p,229)

رویای شیرین من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط