پارت پنجم بهترین شب
پارت پنجم بهترین شب
یلدا : آخ کمرم خورد شد
ملیکا : وای نگو که مال من دیگه یه جای سالمم براش نمونده
یلدا : چند دقیقه بشینیم بعد بریم
ملیکا : باشه
یلدا : بریم دیگه
ملیکا : باشه بریم
یلدا : رانپو
ملیکا : ای وای من
رانپو : بله
یلدا : اول اونو بخور بعد حرف بزن
رانپو : چشم
یلدا : آخه چرا خامه رو خوردی اون همه رو آخه چه خبره
ملیکا : راست میگه رانپو اصلا کجات جادادی من چند دقیقه پیش برات اون همه خوراکی خوریدم اونارو چیکار کردی نخورده اومدی سراغ این
رانپو : آوردم با خامه خوروم
یلدا : آخه تو نباید یه سوالی چیزی کنی که این برای چیه
رانپو : شرمنده
یلدا : حالا که خوردیش باید تو درست کردنش کمک کنی
رانپو : واییییی من از خدامه
یلدا : ولی محاله بزارم ناخونک بزنی
رانپو : باشه
یلدا : ملیکا
ملیکا : خودم میدونم رفتم بخرم الان میام
یلدا : ممنون تا بیای منم شکرو شکلاتو آماده میکنم
رانپو : خوب من چیکار کنم؟
یلدا : هیچی بیا سر منو نگه دار خوب میخوای چیکار کنی برو اول دستو صورتتو بشور بعد اون کاسه رو
رانپو : چشم رفتم
ملیکا : من اومدم
یلدا : خوش اومدی
خوب کو وسایلو بده که کلی کار داریم
ملیکا : بیا بگیرش
بده من اون کاسه رو
رانپو : بیا بگیر
خوب الان چیکار کنم؟
یلدا : کاری نمیخواد بکنی وایسا منو ملیکارو نگاه کن
رانپو : باشه چشم
ملیکا : چی چشم داره بهت تیکه میندازه
رانپو : عه
یلدا : عه نه به برو اون همزنو بیار
رانپو : چشم رفتم داد نزن
یلدا : برووو
رانپو : رفت رفتم
ملیکا : خوب شد داد زدی وگرنه ناخونک میزد
یلدا : محال ممکنه بزارم کسی به چیزی که من درس میکنم ناخونک بزنه
رانپو : بیا بگیر اینم همزن
یلدا : خوب ملیکا من اون پنیر خامهای هارو میارم توهم هم بزن
ملیکا : باشه
رانپو : من چیکار کنم؟
یلدا : برو اون تک گازو جمع کن
رانپو : باشه الان میرم
یلدا : منم میرم کمکش تو خودت درست کن
ملیکا : باشه برو خودم ردیفش میکنم
یلدا : باشه من رفتم
ملیکا : یلدا یلدا یلدا یلدا
یلدا : چیه؟
ملیکا : تموم شد چیکار کنمش؟
یلدا : کاری نمیخواد بکنیش برو ورش دار بیار بریز رو سر من خوب بزارش تو فیریزر دیگه
ملیکا : مگه نباید بزارم تو یخچال؟
یلدا : اگه الان بزاریش تو یخچال خیلی وقت میبره تا آماده بشه برای همین میگم بزار تو فیریزر
ملیکا : باشه رفتم بزارم
رانپو : من اینو میارم تو برو تو
یلدا : باشه
رانپو : خوب یلدا اینو کجا بزارم؟
یلدا : کجا بنظرت کجا برو بزار بالا پشت بوم خوب بزار تو انبار دیگه کجا میخوای بزاری جاش اونجاست
رانپو : چشم رفتم
ملیکا : بیا این آبو بخور از دست این دق کردی
یلدا : آخه این چه سوالای عجیب غریبیه که میپرسه؟
ملیکا : نمیدونم
یلدا : خوب اون خامه رو بیار
ملیکا : باشه الان کیکاروهم میارم
امیدوارم خوشتون اومده باشه
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
یلدا : آخ کمرم خورد شد
ملیکا : وای نگو که مال من دیگه یه جای سالمم براش نمونده
یلدا : چند دقیقه بشینیم بعد بریم
ملیکا : باشه
یلدا : بریم دیگه
ملیکا : باشه بریم
یلدا : رانپو
ملیکا : ای وای من
رانپو : بله
یلدا : اول اونو بخور بعد حرف بزن
رانپو : چشم
یلدا : آخه چرا خامه رو خوردی اون همه رو آخه چه خبره
ملیکا : راست میگه رانپو اصلا کجات جادادی من چند دقیقه پیش برات اون همه خوراکی خوریدم اونارو چیکار کردی نخورده اومدی سراغ این
رانپو : آوردم با خامه خوروم
یلدا : آخه تو نباید یه سوالی چیزی کنی که این برای چیه
رانپو : شرمنده
یلدا : حالا که خوردیش باید تو درست کردنش کمک کنی
رانپو : واییییی من از خدامه
یلدا : ولی محاله بزارم ناخونک بزنی
رانپو : باشه
یلدا : ملیکا
ملیکا : خودم میدونم رفتم بخرم الان میام
یلدا : ممنون تا بیای منم شکرو شکلاتو آماده میکنم
رانپو : خوب من چیکار کنم؟
یلدا : هیچی بیا سر منو نگه دار خوب میخوای چیکار کنی برو اول دستو صورتتو بشور بعد اون کاسه رو
رانپو : چشم رفتم
ملیکا : من اومدم
یلدا : خوش اومدی
خوب کو وسایلو بده که کلی کار داریم
ملیکا : بیا بگیرش
بده من اون کاسه رو
رانپو : بیا بگیر
خوب الان چیکار کنم؟
یلدا : کاری نمیخواد بکنی وایسا منو ملیکارو نگاه کن
رانپو : باشه چشم
ملیکا : چی چشم داره بهت تیکه میندازه
رانپو : عه
یلدا : عه نه به برو اون همزنو بیار
رانپو : چشم رفتم داد نزن
یلدا : برووو
رانپو : رفت رفتم
ملیکا : خوب شد داد زدی وگرنه ناخونک میزد
یلدا : محال ممکنه بزارم کسی به چیزی که من درس میکنم ناخونک بزنه
رانپو : بیا بگیر اینم همزن
یلدا : خوب ملیکا من اون پنیر خامهای هارو میارم توهم هم بزن
ملیکا : باشه
رانپو : من چیکار کنم؟
یلدا : برو اون تک گازو جمع کن
رانپو : باشه الان میرم
یلدا : منم میرم کمکش تو خودت درست کن
ملیکا : باشه برو خودم ردیفش میکنم
یلدا : باشه من رفتم
ملیکا : یلدا یلدا یلدا یلدا
یلدا : چیه؟
ملیکا : تموم شد چیکار کنمش؟
یلدا : کاری نمیخواد بکنیش برو ورش دار بیار بریز رو سر من خوب بزارش تو فیریزر دیگه
ملیکا : مگه نباید بزارم تو یخچال؟
یلدا : اگه الان بزاریش تو یخچال خیلی وقت میبره تا آماده بشه برای همین میگم بزار تو فیریزر
ملیکا : باشه رفتم بزارم
رانپو : من اینو میارم تو برو تو
یلدا : باشه
رانپو : خوب یلدا اینو کجا بزارم؟
یلدا : کجا بنظرت کجا برو بزار بالا پشت بوم خوب بزار تو انبار دیگه کجا میخوای بزاری جاش اونجاست
رانپو : چشم رفتم
ملیکا : بیا این آبو بخور از دست این دق کردی
یلدا : آخه این چه سوالای عجیب غریبیه که میپرسه؟
ملیکا : نمیدونم
یلدا : خوب اون خامه رو بیار
ملیکا : باشه الان کیکاروهم میارم
امیدوارم خوشتون اومده باشه
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
۱۳.۷k
۲۹ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.