از آمدنت گیجم و

از آمدنت گیجم و
شاد و
متحیّر
تو فرض بکن
برف ببارد
عسلویه
دیدگاه ها (۱)

گفتم: نزنی رژ! که به اندازه ی کافیسرخست لبت، بعد- تو گفتی به...

مو پریشان کردی و ایمان مردم سست شدحوزه ها تعطیل شد...داری چه...

هیچ زنی دلش نمی آید که دیگر "برنگردد"منتظر استسراغش را بگیری...

موسیقی

فهمیدم بسیاری را نزدیک فرض کرده‌ام و بسیار دورند، و فهمیدم ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط