عکاس رال باز من
عکاس رال باز من
P7
از شور و اشتیاق و عطشی که تو تنم تلنگر کرده بود چشام رو بستم که با دستی کشیدن تهیونگ و صدای جیغ لاستیک ها جیغی از روی هیجان کشیدم چشام رو باز کردم و دیدم داریم از پیست خارج میشیم که تهیونگ لب زد سفت بچسب بدون اینکه چیزی بگم سرم رو تکون دادم و خودم رو چسبوندم به صندلی
از بین ماشین ها لایی میکشید و صدای گوش خراش لاستيک ها به گوش میرسید
حدودن ساعت ۱نیم شب بود که کنار یه رستوران ایستاد از ماشین پیاده شدم
با شور و اشتیاق که تو چشمام موج میزد ره ماشین خیره شدم تاحالا هیچوقت اینقدر احساس شادی نداشتم کودک درونم فعال شده بود و اینه یه بچه هفت ساله دست هام رو بهم کوبیدم و جیغ زدم
_عالی بود
تهیونگ سری تکون داد و لب زد
+بریم یه چیزی بخوریم
خوشحال و شاد و شنگول باهاش رفتم توی رستوران که یه لحظه یادم افتاد کیف رو توی ماشین جمیز جا گذاشتم که روبه تهیونگ گفتم
_من باید برم بعدن بابت کار امروزت حتما مهمونت میکنم
+میرسونمت پس خانم پارک
_نه نه شما بفرمایید من خودم میرم ممنون بابت همه چیز آقای کیم
و بعد از خارج شدن از رستوران با پای پیاده به سمت خونه رفتم صدای قار و قور شکم منو کم طاقت کرده بود به محض وارد شدن به خونه رفتم سراغ يخچال و اینه یه لاشخور شروع کردم به خوردن هرچی که به دستم میومد رو خوردم که با صدایی الوین از پشت سرم داد کیکی که تو دهنم بود پرید تو گلوم و شروع به صرفه کرن کردم که الوین گفت :
_زنیکه گاو خبر هارو دیدی ؟
+نه چه خبری
و دوباره یه گاز از کیکم زدم و که
دست به کمر زد و فاز سلیطه ای برداشت و گفت
_کیم تهیونگ بزرگ ترین میلیارد کره با دختری در خیابان دیده شده شایعات میگن این دختر دوست دختره کیم تهیونگ بزرگ ترین ميليارد کره اس
+با حرفی که الوین زد کیک پرید تو گلوم که که ایندفعه نفسم بالا نمیومد و داشتم خفه میشدم که الوین کمر رو مورد عنایت قرار داد اونقدری سرفه کرده بودم که قرمز شده بودم
به سمت گوشیم هجوم بردم و با سیلی از تماس های بی پاسخ جیمز و والتر و پیام هاشون مواجه شدم
به سرعت شماره جیمز رو گرفتم که با صدای بوق اول گفت
_ات تو دوست دختر کیم تهیونگ بزرگ ترین میلیارد کره هستی
+پفیوز جوری میزنمت عقیم شی و نسل در نسلت هم عقیم شن نسلتون منقرض شه ها د آخه یابو من طرف رو یه ساعت نشده دیدمش این حرفا چیه آخه
میشه اون قلب و قرمزش کنی؟
P7
از شور و اشتیاق و عطشی که تو تنم تلنگر کرده بود چشام رو بستم که با دستی کشیدن تهیونگ و صدای جیغ لاستیک ها جیغی از روی هیجان کشیدم چشام رو باز کردم و دیدم داریم از پیست خارج میشیم که تهیونگ لب زد سفت بچسب بدون اینکه چیزی بگم سرم رو تکون دادم و خودم رو چسبوندم به صندلی
از بین ماشین ها لایی میکشید و صدای گوش خراش لاستيک ها به گوش میرسید
حدودن ساعت ۱نیم شب بود که کنار یه رستوران ایستاد از ماشین پیاده شدم
با شور و اشتیاق که تو چشمام موج میزد ره ماشین خیره شدم تاحالا هیچوقت اینقدر احساس شادی نداشتم کودک درونم فعال شده بود و اینه یه بچه هفت ساله دست هام رو بهم کوبیدم و جیغ زدم
_عالی بود
تهیونگ سری تکون داد و لب زد
+بریم یه چیزی بخوریم
خوشحال و شاد و شنگول باهاش رفتم توی رستوران که یه لحظه یادم افتاد کیف رو توی ماشین جمیز جا گذاشتم که روبه تهیونگ گفتم
_من باید برم بعدن بابت کار امروزت حتما مهمونت میکنم
+میرسونمت پس خانم پارک
_نه نه شما بفرمایید من خودم میرم ممنون بابت همه چیز آقای کیم
و بعد از خارج شدن از رستوران با پای پیاده به سمت خونه رفتم صدای قار و قور شکم منو کم طاقت کرده بود به محض وارد شدن به خونه رفتم سراغ يخچال و اینه یه لاشخور شروع کردم به خوردن هرچی که به دستم میومد رو خوردم که با صدایی الوین از پشت سرم داد کیکی که تو دهنم بود پرید تو گلوم و شروع به صرفه کرن کردم که الوین گفت :
_زنیکه گاو خبر هارو دیدی ؟
+نه چه خبری
و دوباره یه گاز از کیکم زدم و که
دست به کمر زد و فاز سلیطه ای برداشت و گفت
_کیم تهیونگ بزرگ ترین میلیارد کره با دختری در خیابان دیده شده شایعات میگن این دختر دوست دختره کیم تهیونگ بزرگ ترین ميليارد کره اس
+با حرفی که الوین زد کیک پرید تو گلوم که که ایندفعه نفسم بالا نمیومد و داشتم خفه میشدم که الوین کمر رو مورد عنایت قرار داد اونقدری سرفه کرده بودم که قرمز شده بودم
به سمت گوشیم هجوم بردم و با سیلی از تماس های بی پاسخ جیمز و والتر و پیام هاشون مواجه شدم
به سرعت شماره جیمز رو گرفتم که با صدای بوق اول گفت
_ات تو دوست دختر کیم تهیونگ بزرگ ترین میلیارد کره هستی
+پفیوز جوری میزنمت عقیم شی و نسل در نسلت هم عقیم شن نسلتون منقرض شه ها د آخه یابو من طرف رو یه ساعت نشده دیدمش این حرفا چیه آخه
میشه اون قلب و قرمزش کنی؟
- ۲.۲k
- ۱۴ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط