بعد از اینکه تمرین کردیم رفتیم خونه لباس هامون رو عوض کرد

بعد از اینکه تمرین کردیم رفتیم خونه لباس هامون رو عوض کردیم
شوگا : بچه ها بیاین فیلم ترسناک ببینیم
همه : باشه
خوراکی آور دیم ونشستیم فیلم شروع شد خیلی ترسناک بود یه جای ترسناکش که آمد ترسیدم جیغ زدم و پریدم بغل جیمین
ویو جیمین
شوگا گفت فیلم ترسناک ببینم همه قبول کردن رفتیم نشستیم جای ترسناک که آمد رها جیغ زد و پرید بغل من
اعضا هم متوجه شدن واداشتن حرص می خوردن
رها: جیمین جای ترسناکش رفت
جیمین : میخواستم بیشتر او بغلم بمونه آکل گفتم نه نرفته
تهیونگ تو گوشم گفت
تهیونگ: الکی اینقدر بهش دروغ نگو رها مال منه
که جنکوگ دست رها روکشید و گفت
جنکوگ: رها قسمت ترسناکش رفت
رها : باشه
ویو رها
فیلم که تموم شد
کوک گفت
کوک: بیاید گیم بزنیم
اعضا : باشه
من کوک گیم زدیم که کوک همش میبرد
خسته شده بودم که خواب برد
ویو اعضا
داشتیم بازی میکردیم که دیدیم رها خوابش برده
جنکوگ : بچه ها رها خوابش برده من میبرمش تو اتاقش
اعضا: چه غلطا
ویو شوگا
اعضا داشتن دعوا میکردن که رها رو ببره تو اتاقش
منم یواشکی رفتم و رها رو برآید استایل بغل کردم و بردمش تواتاق گذاشتمش رو تخت و تو رو کشیدم روش بهش زل زده بودم مثل فرشته ها خوابیده بود لباش رو سطحی بوسیدم و رفتم بیرون
ویو اعضا
جین: شوگا رها رو برد
همه: چی
شوگا : اره من بردم
و همه رفتن خوابیدن






لایک یادت نره ❤️
دیدگاه ها (۲)

ویو رها با آلارم بیدار شدم رفتم پایین همه بودن به جز یونگی ...

استایل دومی ما رهاست رسیدیم به محل برگزاری کنسرت اجرا کردیم...

ویو اعضا نامجون : فک کنم عاشقش شدم جین: ازمون زیباتر هم پیدا...

ویو رها با آلارم گوشیم بیدارشدم دست و صورتمو شستم رفتم سرویس...

رمان عشق چیز خوبیه پارت ۸ وسایل رو چیدم که زنگ خونه خورد رفت...

ادامه پارت قبل صاف ایستاد و لیوان رو از جونگ کوک گرفت بعد از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط