حس اون آدمی رو دارم که تصادف کرده بلند میشه و گرد و ...

حس اون آدمی رو دارم که تصادف کرده ، بلند میشه و گرد و خاک لباساشو می تکونه، به همه لبخند میزنه و میگه "خوبم بابا، چیزی نیست" بعدش دو قدم که راه میره یهو می افته و میمیره و همه چی تموم میشه...
دیدگاه ها (۵)

آقای قاضی‏فاصله میگیریم به این امید که نبودنمون حس شه و قدرم...

یادمه یه بار بهش گفتم من به درک؛خودت دلت تنگ نشده یکم تصدقت ...

کلافَممیدونی کَلآفگی یَعنی چی یَعنی خَسته شدن از تکرار مداوم...

عشق غیر منتظره پارت11

P17 همه داشتن یکی یکی برای صبحونه به رستوران هتل میرفتن لاب...

پارت ۲بابام از شدت عصبانیت سرخ شده بود و طوری نگام میکرد که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط