پارت: ۲۱. موضوع: منوووو ببخششش
پارت: ۲۱. موضوع: منوووو ببخششش
دازای: چویااااااا منو ببخششششش منو بببخشششش عزیزم عشقم نفسم دیوونممممم نکو نارنجیم. چیبی جونم چوچوووووووووووو منووووو بببخشششش اشتباههههه بزرگیییی کردممم ههههههههههههه منووو ببخشش😭😭 o(╥﹏╥)o
چویا:*بچم حرفی واسه گفتن نداره از تعجب باورش نمی شود دازای این طوری معذرت خواهی کنه*امممم باشه ┐( ˘_˘)┌
دازای: واقعا (✪‿✪) (✪‿✪) (✪‿✪) (✪‿✪) o(╥﹏╥)o (✪‿✪) (✪‿✪) (◔‿◔) o(╥﹏╥)o
چویا: الههع \(^_^)/
دازای: هورااااااااااااااا*بلند کردن چویااا*
چویا: اهههه دازای
دازای:*بوسیدن لپ چویا و بغل کردنش * دلممم واست تنگ شده بود
چویا: تازه پنج دقیقه است که من قهرم باهات
دازای: واسه ی تو و جهانیان پنج دقیقست واسه ی من ۵۰۰ سالههههه
چویا: باشه دیگه تو بردی
پچه ها تمام می دونم خیلییی کم شده اما چند ساعت دیگه یکی دیگه می گذارم😖😖😖🥺🥺🥺
دازای: چویااااااا منو ببخششششش منو بببخشششش عزیزم عشقم نفسم دیوونممممم نکو نارنجیم. چیبی جونم چوچوووووووووووو منووووو بببخشششش اشتباههههه بزرگیییی کردممم ههههههههههههه منووو ببخشش😭😭 o(╥﹏╥)o
چویا:*بچم حرفی واسه گفتن نداره از تعجب باورش نمی شود دازای این طوری معذرت خواهی کنه*امممم باشه ┐( ˘_˘)┌
دازای: واقعا (✪‿✪) (✪‿✪) (✪‿✪) (✪‿✪) o(╥﹏╥)o (✪‿✪) (✪‿✪) (◔‿◔) o(╥﹏╥)o
چویا: الههع \(^_^)/
دازای: هورااااااااااااااا*بلند کردن چویااا*
چویا: اهههه دازای
دازای:*بوسیدن لپ چویا و بغل کردنش * دلممم واست تنگ شده بود
چویا: تازه پنج دقیقه است که من قهرم باهات
دازای: واسه ی تو و جهانیان پنج دقیقست واسه ی من ۵۰۰ سالههههه
چویا: باشه دیگه تو بردی
پچه ها تمام می دونم خیلییی کم شده اما چند ساعت دیگه یکی دیگه می گذارم😖😖😖🥺🥺🥺
۵.۳k
۲۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.