پارت19. موضوع: اسمی به ذهنم نمی رسد o(╥﹏╥)o هنتای داره
پارت19. موضوع: اسمی به ذهنم نمی رسد o(╥﹏╥)o هنتای داره دوست داری ببین دوست نداری جنبه نداری نبین
چویا: دازای نظرم عوض شد بریم هر جا فقط نمونیم اینجاااا
دازای: باشه چیبی بریم فروشگاه
چویا: بریم*رفتن به فروشگاه *
دازای: هرچی می خوای بردار
چویا: باشه*چرخیدن دور فروشگاه* وایسا اون پـــــــــــــــــــــــــتـــــــــــــــــــــــروســـــــــه عرررررررررررررررررررررررررر (✪‿✪) (✪‿✪) (✪‿✪) ددییییییی
دازای:*ریختن پشماش* یا خدا چی بوده چی شده چی خورده چی بوده چی بوده
چویا: واسمممم پتروس بخر یادم رفت کیفه پولمو بیارم
دازای؛: باشه چوچو نیاز نبود مهکم داد بزنی
*خریدن پتروس*
چویا: عررررررررررررررررررررررررررررررررررر پـــــــــتــــــــــروسسسس عزیزکممممم
دازای: ای کاشک همون قدری که پتروس دوست داری منو دوست داشتی o(╥﹏╥)o
چویا: این طور نگو تورو که خیلییی بیشتر دوست دارم
دازای: واااییییییی چی شد انقدر رمانتیک شدی چوچووووو
چویا: همیشه بودم تو نمی دونستی
دازای: اکی چیبی *رسیدن خونا دازای*
چیبی بیا تو همه ی اون پتروس رو که نمی خوای تنها بخواری
چویا: تو هم می خوای
دازای: الههه o(╥﹏╥)o می خوام
چویا: باشه برو تو بهت می دم*رفتن داخل و نشستن تو سندلی*
دازای: واسم کم پتروس بریز من کم می خوارم دلم درد می گیره
چویا: باشه پس بقیش ماله من
دازای: باشش o(╥﹏╥)o *خواردن پتروس«شراب قرمز»
از زبون نویسنده: دوستان چویا مسته مسته ولی دازای یکم مسته
چویا: داز*ای.*دوستان این علامت«*» یعنی سک سکه داره می کنه
دازای: بله چوچو
چویا: من رو*ب*بوس
دازای: چی چیبی 😳😳
چویا:*قرمز شدن* همین که شنیدی*بوسیدن دازای*
دازای:*کیف می کنه ولی باز یکم قرمزه*
چویا:*لمس بدن دازای*
دازای:*افتادن روی چویا*
بقیشو خجالت می کشم🥲🥲خودتون هر جور دوست دارید تصور کنید
دازای:*داخل ذهنش* یکم به خودم اومدم و دیدم چویا مسته راستش از اینکه منو می بوسه کیف می کنم دروغ چرا از خدام بود ولی باز. ممکنه وقتی به خودش بیاد دیوونه بشه که چی کار کرده مهم نیست هر کاری هم بکنه این نکو کوچولو ی اتیش پاره ی منه o(╥﹏╥)o (✪‿✪)*بلند کردن چویا*
چویا:*بچم خوابه از بس بچه ی بدی شد که خوابش برد (✪‿✪)*
دازای:*گذاشتن چویا روی تخت *خی شب بخیر چیبی جونم*بوسیدن لب چویا و رفتن*
تمام شد.. مرسی لایک می کنی (✪‿✪) خوشت نیومده هم گزارش نکن چون بعضی ها ممکنه خوششون اومده باشه (✪‿✪) (◉‿◉) بایی
چویا: دازای نظرم عوض شد بریم هر جا فقط نمونیم اینجاااا
دازای: باشه چیبی بریم فروشگاه
چویا: بریم*رفتن به فروشگاه *
دازای: هرچی می خوای بردار
چویا: باشه*چرخیدن دور فروشگاه* وایسا اون پـــــــــــــــــــــــــتـــــــــــــــــــــــروســـــــــه عرررررررررررررررررررررررررر (✪‿✪) (✪‿✪) (✪‿✪) ددییییییی
دازای:*ریختن پشماش* یا خدا چی بوده چی شده چی خورده چی بوده چی بوده
چویا: واسمممم پتروس بخر یادم رفت کیفه پولمو بیارم
دازای؛: باشه چوچو نیاز نبود مهکم داد بزنی
*خریدن پتروس*
چویا: عررررررررررررررررررررررررررررررررررر پـــــــــتــــــــــروسسسس عزیزکممممم
دازای: ای کاشک همون قدری که پتروس دوست داری منو دوست داشتی o(╥﹏╥)o
چویا: این طور نگو تورو که خیلییی بیشتر دوست دارم
دازای: واااییییییی چی شد انقدر رمانتیک شدی چوچووووو
چویا: همیشه بودم تو نمی دونستی
دازای: اکی چیبی *رسیدن خونا دازای*
چیبی بیا تو همه ی اون پتروس رو که نمی خوای تنها بخواری
چویا: تو هم می خوای
دازای: الههه o(╥﹏╥)o می خوام
چویا: باشه برو تو بهت می دم*رفتن داخل و نشستن تو سندلی*
دازای: واسم کم پتروس بریز من کم می خوارم دلم درد می گیره
چویا: باشه پس بقیش ماله من
دازای: باشش o(╥﹏╥)o *خواردن پتروس«شراب قرمز»
از زبون نویسنده: دوستان چویا مسته مسته ولی دازای یکم مسته
چویا: داز*ای.*دوستان این علامت«*» یعنی سک سکه داره می کنه
دازای: بله چوچو
چویا: من رو*ب*بوس
دازای: چی چیبی 😳😳
چویا:*قرمز شدن* همین که شنیدی*بوسیدن دازای*
دازای:*کیف می کنه ولی باز یکم قرمزه*
چویا:*لمس بدن دازای*
دازای:*افتادن روی چویا*
بقیشو خجالت می کشم🥲🥲خودتون هر جور دوست دارید تصور کنید
دازای:*داخل ذهنش* یکم به خودم اومدم و دیدم چویا مسته راستش از اینکه منو می بوسه کیف می کنم دروغ چرا از خدام بود ولی باز. ممکنه وقتی به خودش بیاد دیوونه بشه که چی کار کرده مهم نیست هر کاری هم بکنه این نکو کوچولو ی اتیش پاره ی منه o(╥﹏╥)o (✪‿✪)*بلند کردن چویا*
چویا:*بچم خوابه از بس بچه ی بدی شد که خوابش برد (✪‿✪)*
دازای:*گذاشتن چویا روی تخت *خی شب بخیر چیبی جونم*بوسیدن لب چویا و رفتن*
تمام شد.. مرسی لایک می کنی (✪‿✪) خوشت نیومده هم گزارش نکن چون بعضی ها ممکنه خوششون اومده باشه (✪‿✪) (◉‿◉) بایی
۹.۵k
۱۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.